کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ایچشم آهوانه تو مست شیرگیر

    وی سرو نوجوان تو آشوب عقل پیر

    گلرا صبا بحسن تو میکرد سرزنش

    گل چاک زد ز دست تو آن گر ته حریر

    با من مگوی جز صفت سرو قامتت

    زیرا که نیست جز سخن راست دلپذیر

    دارم زعارض و لب چون شیر و شکرت

    تن در گداز همچو شکر در میان شیر

    تا زلف قیرگون تو بگشاد دست جور

    پای دل شکسته من بسته شد بقیر

    در زیر بار عشق تو از پا در آمدم

    آخر بر غم دشمنم ایدوست دست گیر

    دائم ز عکس عارض مه پیکرت مرا

    جانی مصور است در آئینه ضمیر

    ایدوست بشنو آه دل سوزناک من

    آری ز عود سوخته خوش میدمد عبیر

    گر غمزه تو ز ابروی مشکین کمان کشد

    ابن یمین چو صید در آید به پیش تیر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha