ابن یمین
غزل ها
شمارهٔ ۱۵۴: ایچشم آهوانه تو مست شیرگیر
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ایچشم آهوانه تو مست شیرگیر وی سرو نوجوان تو آشوب عقل پیر گلرا صبا بحسن تو میکرد سرزنش گل چاک زد ز دست تو آن گر ته حریر با من مگوی جز صفت سرو قامتت زیرا که نیست جز سخن راست دلپذیر دارم زعارض و لب چون شیر و شکرت تن در گداز همچو شکر در میان شیر تا زلف قیرگون تو بگشاد دست جور پای دل شکسته من بسته شد بقیر در زیر بار عشق تو از پا در آمدم آخر بر غم دشمنم ایدوست دست گیر دائم ز عکس عارض مه پیکرت مرا جانی مصور است در آئینه ضمیر ایدوست بشنو آه دل سوزناک من آری ز عود سوخته خوش میدمد عبیر گر غمزه تو ز ابروی مشکین کمان کشد ابن یمین چو صید در آید به پیش تیر ابن یمین