به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
شیرین بتم ایخسرو خوبان زمانه
در عشق تو گشتیم چو فرهاد فسانه
تا غمزه مست تو کمان ساخت ز ابرو
شد تیر بلا را دل عشاق نشانه
سوز دل من شعله زد از اشک دمادم
کس دید که آتش زند از آب زبانه
ای بس که دلم در طلب چشمه نوشت
در بادیه فکر فرو برد گمانه
در دام بلا دانه خال توام افکند
ای بس که فتد مرغ بدام از پی دانه
زان بر جگرم آب نماندست که چشمم
از گوهر شهوار بپرداخت خزانه
فرقی که میان سر زلف تو و مشکست
فرقیست که مشاطه کند راست بشانه
با عارض گلگون و قدر است چو سروت
از سرو وز گل ابن یمین کرد کرانه
هرگز نرود بهر تماشا سوی صحرا
آنکس که تماشاگه او هست بخانه
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.