کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گاه آنست که در آب سر افشان گردیم

    تا بکی بیتو چو زلف تو پریشان گردیم

    گر فتد سایه خورشید رخت بر سرما

    از صفای رخ خوبت همه تن جان گردیم

    چون خضر در ظلمات شب هجران توئیم

    وقت نامد که بر آن چشمه حیوان گردیم

    غمزه و ابروی چون تیر و کمان آفت ماست

    لیک ترکش نکنم گر همه قربان گردیم

    زر و گوهر ز رخ و دیده چو داریم تمام

    بر عقیق یمن و لعل بدخشان گردیم

    آفتاب فلک فضل و کرم شیخ علی

    که چو در سایه ایوانش باخوان گردیم

    دانم ای ابن یمین کز کف دریا صفتش

    زود با کام دل و با سوی سامان گردیم

    سایه عالی او تا بابد باقی باد

    تا ز احسانش چو خورشید زر افشان گردیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha