به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
بازم از دیده در بار گهر میآید
لعل فام است مگر خون جگر میآید
تیر مژگان که زند ترک کمان ابروی من
پیش پیکان ویم سینه سپر میآید
هر زمانی که تصور کنم آن روی چو مه
جانم از بهر تماشاش بدر میآید
منتظر بر سر راهم شب و روز و مه و سال
تا از آنسو که توئی هیچ خبر میآید
پایبوسی ز تو میخواهم اگر دست دهد
سهل باشد اگرم عمر بسر میآید
طوطی جان من خسته هوای تو کند
سوی آن پسته خندان بشکر میآید
کر قمر آنرخ زیباست نگوئی که چرا
در کم و کاست تنم همچو قمر میآید
کیمیا عشق ترا دانم و بس کز اثرش
سیمم از دیده بر این روی چو زر میآید
کوش در آینه روی چو ماهت از زنگ
کز دل ابن یمین آه سحر میآید
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.