کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هر کس که بکام از سر کوی تو گذر کرد

    از ساده دلی روی ز جنت بسقر کرد

    و آنکو بکمان گوشه ابروی تو دل داد

    بر رهگذر تیر بلا سینه سپر کرد

    گفتم که ز دست غم تو جان نبرد دل

    آنروز که چشمم بجمال تو نظر کرد

    هر فتنه که چشم خوشت افکند در آفاق

    شد روشنم از روی تو کان دور قمر کرد

    گل از رخ زیبای تو میداد نشانی

    زین مژده صبا در دهنش خرده زر کرد

    باد از شکن زلف تو بوئی بختا برد

    آهو ز حسد نافه پر از خون جگر کرد

    در یاب کنون ابن یمین را که به ناگاه

    پرسی که کجا رفت بگویند سفر کرد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha