کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ساقیا برخیز کاکنون وقت می نوشیدنست

    موسم بستان و هنگام گلستان دیدنست

    ابر نیسانی ز بهر گریه بگشادست چشم

    غنچه لب بسته را زین پس گه خندیدنست

    گلشن حسن ترا گل هست و رنج خار نیست

    رخصتم ده تا بچینم ز آنکه وقت چیدنست

    ما همی کوشیم و جمعی هم ولیکن ملک وصل

    تا کرا بخشد سعادت کاین نه از کوشیدنست

    عیش من در بزم جانان از جگر خوردن کباب

    وز دل پر خون شراب عاشقی نوشیدنست

    تا زمین را از فلک تابد ز رویت آفتاب

    در پی اش چون سایه کار عاشقان گردیدنست

    گر گناهست اینکه گشت ابن یمینت دوستدار

    ذیل عفوی بر گناه او گه پوشیدنست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha