کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سعی کردم که شود یار ز اغیار جدا
    آن نشد عاقبت و من شدم از یار جدا
    از من امروز جدا می‌شود آن یار عزیز
    همچو جانی که شود از تن بیمار جدا
    گر جدا مانم از او خون مرا خواهد ریخت
    دل خون گشته جدا، دیده خونبار جدا
    زیر دیوار سرایش تن کاهیده من
    همچو کاهیست که افتاده ز دیوار جدا
    من که یک بار به وصل تو رسیدم همه عمر
    کی توانم که شوم از تو به یک بار جدا؟
    دوستان، قیمت صحبت بشناسید، که چرخ
    دوستان را ز هم انداخته بسیار جدا
    غیر آن مه، که هلالی به وصالش نرسید
    ما در این باغ ندیدیم گل از خار جدا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha