کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    سازم قدم ز دیده و آیم بسوی تو
    تا هر قدم بدیده کشم خاک کوی تو
    روی تو خوب و خوی تو بد، آه! چون کنم؟
    ای کاش! همچو روی تو می بود خوی تو
    منما جمال خویش بهر کج نظر، که نیست
    چشم بدان مناسب روی نکوی تو
    جان و دل آرزوی وصال تو کرده اند
    من نیز کرده با دل و جان آرزوی تو
    چون من هلاک روی توام، رخ ز من متاب
    بگذار تا: هلاک شوم پیش روی تو
    ای دل، ز دیده گریه شادی طمع مدار
    کین آب رفته باز نیاید بجوی تو
    ساقی، مران ز مجلس خویشم، که خو گرفت
    دستم بجام باده و چشمم بروی تو
    گفتی: کنم هلالی دیوانه را علاج
    ای من غلام سلسله مشک بوی تو
    از لطف گفته ای که: هلالی غلام ماست
    ای من غلام لطف چنین گفتگوی تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha