کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گر برون می آید، آن بیرحم، زارم می کشد
    ور نمی آید، بدرد انتظارم می کشد
    گر، معاذ الله، نباشد دولت دیدار او
    محنت هجران باندک روزگارم می کشد
    ای که گویی: بر سر آن کوی خواهی کشته شد
    راضیم، بالله، اگر دانم که یارم می کشد
    هر گه امسالش عتاب آلوده می بینم بخود
    یاد آن مسکین نوازیهای پارم می کشد
    چون برون آید، کله کج کرده، دامن بر زده
    دیدن جولان آن چابک سوارم می کشد
    ساقیا، امشب که مستم لطف کن خونم بریز
    ور نه، چون فردا شود، رنج خمارم می کشد
    زیر بار غم، هلالی، کار من جان کندنست
    وه! که آخر محنت این کار و بارم می کشد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha