به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

هلالی جغتایی

هلالی جغتاییغزل هاغزل شمارهٔ ۱۶۸: آن کمر بستن و خنجر زدنش را نگرید

750عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

آن کمر بستن و خنجر زدنش را نگرید
طرف دامن بمیان بر زدنش را نگرید
خلعت حسن و کمر ترکش نازش بینید
عقد دستار بسر بر زدنش را نگرید
جانب گریه من چون نگرد از سر ناز
خنده بر جانب دیگر زدنش را نگرید
شوخ من مست شد و ساغر می زد بسرم
شوخی و مستی و ساغر زدنش را نگرید
ناگه آن شوخ درون آمد و سر زد همه را
مست در مجلس ما سر زدنش را نگرید
چون بدان قامت رعنا کند آهنگ چمن
طعنه بر سرو و صنوبر زدنش را نگرید
منکر آه جهان سوز هلالی مشوید
هر دم آتش بجهان در زدنش را نگرید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1غزل شمارهٔ ۱۶۷: ای کسانی که بخاک قدمش جا داری ...2غزل شمارهٔ ۱۶۸: آن کمر بستن و خنجر زدنش را نگ ...3غزل شمارهٔ ۱۶۹: دل بدرد آمد و این درد بدرمان ...4غزل شمارهٔ ۱۷۰: بهر درد دل ما از تو دوایی نرس ...5غزل شمارهٔ ۱۷۱: گر دلم زین گونه آه دم بدم خوا ...6غزل شمارهٔ ۱۷۲: وه! که سودای تو آخر سر بشیدای ...7غزل شمارهٔ ۱۷۳: ای بتان سنگدل، تا چند استغنا ...8غزل شمارهٔ ۱۷۴: من نمیخواهم که : در کویش مرا ...9غزل شمارهٔ ۱۷۵: دوستان، امشب دوای درد محزونم ...10غزل شمارهٔ ۱۷۶: می نویسم سخن از آتش دل بر کاغ ...11غزل شمارهٔ ۱۷۷: غم نیست، گر ز داغ تو می سوزدم ...12غزل شمارهٔ ۱۷۸: وه! چه شورانگیزی، این شیرین پ ...13غزل شمارهٔ ۱۷۹: جان خواهم از خدا، نه یکی، بلک ...14غزل شمارهٔ ۱۸۰: ای بخوبی از همه خوبان عالم خو ...15غزل شمارهٔ ۱۸۱: ای قامتت ز سرو سهی سرفرازتر 16غزل شمارهٔ ۱۸۲: تا ز خط عنبرین حسن تو شد بیش ...17غزل شمارهٔ ۱۸۳: جامه گلگون، روی آتشناک از گل ...18غزل شمارهٔ ۱۸۴: هر روز در کویش روم، پیدا کنم ...19غزل شمارهٔ ۱۸۵: وه! که بازم فلک انداخت به غوغ ...20غزل شمارهٔ ۱۸۶: حاش لله! کز رخت چشم افگنم سوی ...21غزل شمارهٔ ۱۸۷: با رخ زرد آمدم سوی درت، ای سر ...22غزل شمارهٔ ۱۸۸: برو، ای نرگس رعنا، تو باین چش ...23غزل شمارهٔ ۱۸۹: قد تو عمر درازست و سرو گلشن ن ...24غزل شمارهٔ ۱۹۰: یار من، وه! که مرا یار نداند ...25غزل شمارهٔ ۱۹۱: از آن چه سود که نوروز شد جهان ...26غزل شمارهٔ ۱۹۲: برخیز طبیبا، که دل آزرده ام ا ...27غزل شمارهٔ ۱۹۳: عمر رفت و از تو ما را صد پریش ...28غزل شمارهٔ ۱۹۴: عید شد، هر گوشه، خلقی ماه نو ...29غزل شمارهٔ ۱۹۵: کار من از جمله عالم همین عشقس ...30غزل شمارهٔ ۱۹۶: کام از آن لب مشکل و ما را غم ...31غزل شمارهٔ ۱۹۷: یار من با دگران یار شد، افسوس ...32غزل شمارهٔ ۱۹۸: زاهد، بکنج صومعه می نوش و مست ...33غزل شمارهٔ ۱۹۹: دردمندم، گر مرا درمان نباشد، ...34غزل شمارهٔ ۲۰۰: آه! از آن شوخ، که تا سر نشود ...35غزل شمارهٔ ۲۰۱: آه! از آن ماه مسافر، که نیامد ...36غزل شمارهٔ ۲۰۲: آنکه از آب حیات آزرده می گردد ...37غزل شمارهٔ ۲۰۳: زبان او، که ندیدم ز تنگی دهنش 38غزل شمارهٔ ۲۰۴: گر گذر افتد، چو باد صبح، بر خ ...39غزل شمارهٔ ۲۰۵: روزی که بر لب آید جانم در آرز ...40غزل شمارهٔ ۲۰۶: کار من فریاد و افغانست، دور ا ...41غزل شمارهٔ ۲۰۷: ای شاه حسن، جور مکن بر گدای خ ...42غزل شمارهٔ ۲۰۸: ای کجی آموخته پیوسته از ابروی ...43غزل شمارهٔ ۲۰۹: مردم و خود را ز غمهای جهان کر ...44غزل شمارهٔ ۲۱۰: وای! که جانم نشد از غم هجران ...45غزل شمارهٔ ۲۱۱: عاشقان را نه گل و باغ و بهارس ...46غزل شمارهٔ ۲۱۲: گر من ز شوق خویش نویسم بیار خ ...47غزل شمارهٔ ۲۱۳: ترک یاری کردی، از وصل تو یارا ...48غزل شمارهٔ ۲۱۴: ما که از سوز تو در گریه زاریم ...49غزل شمارهٔ ۲۱۵: مهوشان در نظر کج نظرانند، دری ...50غزل شمارهٔ ۲۱۶: خوبان، اگر چه هر طرفی می کشند ...51غزل شمارهٔ ۲۱۷: وه! که رفت آن شوخ و بر ما کرد ...52غزل شمارهٔ ۲۱۸: نیست غم، گر شد گریبان من از غ ...53غزل شمارهٔ ۲۱۹: ای تو سرو چمن حسن و گل باغ جم ...54غزل شمارهٔ ۲۲۰: ظاهر نکنم پیش رقیبان الم دل 55غزل شمارهٔ ۲۲۱: نه رفیقی، که بود در پی غمخوار ...56غزل شمارهٔ ۲۲۲: آمد بهار و خوشدلم از رنگ و بو ...57غزل شمارهٔ ۲۲۳: ای در دلم ز آتش عشق تو صد الم 58غزل شمارهٔ ۲۲۴: نیست حد آن که گویم: بنده روی ...59غزل شمارهٔ ۲۲۵: عجب شکسته دل و زار و ناتوان ش ...60غزل شمارهٔ ۲۲۶: روزی که در فراق جمال تو بوده ...61غزل شمارهٔ ۲۲۷: ز سوز سینه کبابم، ز سیل دیده ...62غزل شمارهٔ ۲۲۸: بیار بی وفا عمری وفا کردم ندا ...63غزل شمارهٔ ۲۲۹: هر شب بسر کوی تو از پای در اف ...64غزل شمارهٔ ۲۳۰: براهت بینم و از بیخودی بر رهگ ...65غزل شمارهٔ ۲۳۱: اگر چون خاک پامالم کنی، خاک د ...66غزل شمارهٔ ۲۳۲: بصد امید هر دم گرد آن دیوار و ...67غزل شمارهٔ ۲۳۳: عیدست، برون آی، که حیران تو گ ...68غزل شمارهٔ ۲۳۴: ز پیر میکده عمری در التماس شد ...69غزل شمارهٔ ۲۳۵: کاشکی! خاک حریم حرمت می بودم 70غزل شمارهٔ ۲۳۶: دو روز شد که ز درد فراق بیمار ...71غزل شمارهٔ ۲۳۷: من نه آنم که دل خویش مشوش دار ...72غزل شمارهٔ ۲۳۸: یار آمد و من طاقت دیدار ندارم 73غزل شمارهٔ ۲۳۹: عمر رفته است و کنون آفت جانی ...74غزل شمارهٔ ۲۴۰: هر زمان بر صف خوبان بتماشا گذ ...75غزل شمارهٔ ۲۴۱: خواهم که: بزیر قدمت زار بمیرم 76غزل شمارهٔ ۲۴۲: بخاک من گذری کن، چو در وفای ت ...77غزل شمارهٔ ۲۴۳: پس از عمری، که خود را بر سر ک ...78غزل شمارهٔ ۲۴۴: مگو افسانه مجنون، چو من در ان ...79غزل شمارهٔ ۲۴۵: اگر خوانی درونم، بنده این خان ...80غزل شمارهٔ ۲۴۶: چو بخت نیست که شایسته وصال تو ...81غزل شمارهٔ ۲۴۷: تا عمر بود، در هوس روی تو باش ...82غزل شمارهٔ ۲۴۸: مرا چه زهره؟ که گویم: غلام رو ...83غزل شمارهٔ ۲۴۹: یار گفت: از ما بکن قطع نظر، گ ...84غزل شمارهٔ ۲۵۰: من که باشم که می لعل بآن ماه ...85غزل شمارهٔ ۲۵۱: چون قامت آن سرو سهی کرد هلاکم 86غزل شمارهٔ ۲۵۲: مشکل که رود داغت هرگز ز دل چا ...87غزل شمارهٔ ۲۵۳: گر بخاکم گذرد یوسف گل پیرهنم 88غزل شمارهٔ ۲۵۴: هر شبی گویم که: فردا ترک این ...89غزل شمارهٔ ۲۵۵: خود را نشان ناوک بد خوی خود ک ...90غزل شمارهٔ ۲۵۶: با تو خواهم شرح غمهای دل محزو ...91غزل شمارهٔ ۲۵۷: دل را ز چاک سینه توانم برون ک ...92غزل شمارهٔ ۲۵۸: آهم شنید و رنجه شد آن ماه چون ...93غزل شمارهٔ ۲۵۹: ای تو آرام دل و جان، از تو دو ...94غزل شمارهٔ ۲۶۰: گر جفایی رفت، از جانان جدایی ...95غزل شمارهٔ ۲۶۱: جان من، جان و دل خویش نثار تو ...96غزل شمارهٔ ۲۶۲: بهار میرسد، اما بهار را چه کن ...97غزل شمارهٔ ۲۶۳: دلم بآرزوی جان نمیرسد، چه کنم 98غزل شمارهٔ ۲۶۴: دوستان، عاشقم و عاشق زارم، چه ...99غزل شمارهٔ ۲۶۵: یار بی رحم و من از درد بجانم، ...100غزل شمارهٔ ۲۶۶: دلم ز دست شد، از دست دل چه چا ...101غزل شمارهٔ ۲۶۷: آنکه از درد دل خود بفغانست من ...102غزل شمارهٔ ۲۶۸: کدام صبح سعادت بود مبارک ازین ...103غزل شمارهٔ ۲۶۹: چه حالست این؟ که: هر گه در جم ...104غزل شمارهٔ ۲۷۰: تا کی بدرت آیم و دیدار نبینم 105غزل شمارهٔ ۲۷۱: از پی آن دلبر شیرین شمایل می ...106غزل شمارهٔ ۲۷۲: عید شد، بخرام، تا مدهوش و حیر ...107غزل شمارهٔ ۲۷۳: جلوه های قد دلجوی ترا بنده شو ...108غزل شمارهٔ ۲۷۴: من سگ یارم و آن نیست که بیگان ...109غزل شمارهٔ ۲۷۵: چنان از پا فگند امروزم آن رفت ...110غزل شمارهٔ ۲۷۶: ای که از خوبان مراد ما تویی م ...111غزل شمارهٔ ۲۷۷: نقد جان را در بهای زلف جانان ...112غزل شمارهٔ ۲۷۸: خرم آن روز کزین محنت و غم باز ...113غزل شمارهٔ ۲۷۹: بحمدالله! که جان بر باد رفت و ...114غزل شمارهٔ ۲۸۰: خراب یک نظر از چشم نیم خواب ت ...115غزل شمارهٔ ۲۸۱: هر خوبییی، که از همه خوبان شن ...116غزل شمارهٔ ۲۸۲: روز عیدست، سر راهگذاری گیریم 117غزل شمارهٔ ۲۸۳: زهی سعادت! اگر خاک آن حرم باش ...118غزل شمارهٔ ۲۸۴: خیز، تا امروز با هم ساغر صهبا ...119غزل شمارهٔ ۲۸۵: ای سگ آن سر کو، ما و تو یاران ...120غزل شمارهٔ ۲۸۶: نوبهارست، بیا، تا قدحی نوش کن ...121غزل شمارهٔ ۲۸۷: شام عید، آن به، که منزل بر سر ...122غزل شمارهٔ ۲۸۸: ای گل، از شکل تو با ناز و خرا ...123غزل شمارهٔ ۲۸۹: یارب، غم بیرحمی جانان بکه گوی ...124غزل شمارهٔ ۲۹۰: ساخت گدای درگهت مرحمت الهیم 125غزل شمارهٔ ۲۹۱: ای ماه من و شاه سپاه همه خوبا ...126غزل شمارهٔ ۲۹۲: من گرفتار و تو در بند رضای دگ ...127غزل شمارهٔ ۲۹۳: ای پریچهره من، چند نشینی بکسا ...128غزل شمارهٔ ۲۹۴: صبح امید همانست و رخ یار همان 129غزل شمارهٔ ۲۹۵: در قبای ارغوانی قد آن سروران 130غزل شمارهٔ ۲۹۶: مشکل غمیست عشق، که گفتن نمی ت ...131غزل شمارهٔ ۲۹۷: منم، چون غنچه، در خوناب زان گ ...132غزل شمارهٔ ۲۹۸: جان بحسرت نتوان بی رخ جانان د ...133غزل شمارهٔ ۲۹۹: اگر برای تو مردن، چه باک از آ ...134غزل شمارهٔ ۳۰۰: خط ریحانش رقم بر نسترن خواهد ...135غزل شمارهٔ ۳۰۱: ای معلم، خاطر غمدیده من شاد ک ...136غزل شمارهٔ ۳۰۲: عید قربان شد، بیا عاشق کشی بن ...137غزل شمارهٔ ۳۰۳: ای دل، بکوی او مرو، از بیخودی ...138غزل شمارهٔ ۳۰۴: از رشک سوختم، برقیبان سخن مکن 139غزل شمارهٔ ۳۰۵: برخیز و بسر وقت اسیران گذری ک ...140غزل شمارهٔ ۳۰۶: نظاره کن در آینه خود را، حبیب ...141غزل شمارهٔ ۳۰۷: از فراق آن پری هر دم فزون شد ...142غزل شمارهٔ ۳۰۸: گر جدا سازی بتیغ جور بند از ب ...143غزل شمارهٔ ۳۰۹: بخاک پای تو، ای سرو ناز پرور ...144غزل شمارهٔ ۳۱۰: پشت و پناه من بود، دیوار دلبر ...145غزل شمارهٔ ۳۱۱: در کوی بتان نیست کسی زار تر ا ...146غزل شمارهٔ ۳۱۲: نه رحم در دل یار و نه صبر در ...147غزل شمارهٔ ۳۱۳: تا بکی تند شوی بهر جفای دل من 148غزل شمارهٔ ۳۱۴: ای قدت نازک نهال جویبار چشم م ...149غزل شمارهٔ ۳۱۵: فدای آن سگ کو باد جان ناتوان ...150غزل شمارهٔ ۳۱۶: گفتیم: چون زنده مانی در غم هج ...151غزل شمارهٔ ۳۱۷: خوش آنکه در همه روی زمین تو ب ...152غزل شمارهٔ ۳۱۸: گهی لطفست و گاهی قهر کار دلرب ...153غزل شمارهٔ ۳۱۹: بهر خون ریز دلم، ترک کمان ابر ...154غزل شمارهٔ ۳۲۰: شهید عشقم و از خاک من خون داد ...155غزل شمارهٔ ۳۲۱: مسلمانان، مرا جان خواهد آمد ا ...156غزل شمارهٔ ۳۲۲: مردم از درد و نگفتی: دردمند م ...157غزل شمارهٔ ۳۲۳: دلا، زان لب زلال خضر می خواهی ...158غزل شمارهٔ ۳۲۴: آخر، ای آرام جان، سوی دل افگا ...159غزل شمارهٔ ۳۲۵: من و تخیل حسنت، چه یار بهتر ا ...160غزل شمارهٔ ۳۲۶: روز نوروزست و ما را مجلس افرو ...161غزل شمارهٔ ۳۲۷: عاشقم کردی و گفتی با رقیب تند ...162غزل شمارهٔ ۳۲۸: خوش باشد اگر باشم در طرف چمن ...163غزل شمارهٔ ۳۲۹: ندارم قوت اظهار درد خویشتن با ...164غزل شمارهٔ ۳۳۰: چنان بلند نشد سرو ناز پرور او 165غزل شمارهٔ ۳۳۱: آنکه رفت امروز و صد دل می رود ...166غزل شمارهٔ ۳۳۲: خاکم بره پیک حریم حرم او 167غزل شمارهٔ ۳۳۳: چند گیرد جام می کام از لب میگ ...168غزل شمارهٔ ۳۳۴: خواهم فگندن خویش را پیش قد رع ...169غزل شمارهٔ ۳۳۵: روزم از بیم رقیبان نیست ره در ...170غزل شمارهٔ ۳۳۶: چند سوزی داغها بر دست؟ آه از ...171غزل شمارهٔ ۳۳۷: چند پنهان کنم افسانه هجران از ...172غزل شمارهٔ ۳۳۸: من بیدل بعمر خود ندیدم یک نگا ...173غزل شمارهٔ ۳۳۹: لیلی و مجنون اگر میبود در دور ...174غزل شمارهٔ ۳۴۰: نمیکشیم سر از آستان خانه تو 175غزل شمارهٔ ۳۴۱: ای بی وفا، چه چاره کنم با جفا ...176غزل شمارهٔ ۳۴۲: بیا، تا نقد جان را برفشانم در ...177غزل شمارهٔ ۳۴۳: مردم ازین الم: که نمردم برای ...178غزل شمارهٔ ۳۴۴: سازم قدم ز دیده و آیم بسوی تو 179غزل شمارهٔ ۳۴۵: ما ز یک جانب، رقیب از یک طرف ...180غزل شمارهٔ ۳۴۶: سینه مجروحست و از هر جانبی صد ...181غزل شمارهٔ ۳۴۷: آمده ای بمنزلم، ای مه نازنین، ...182غزل شمارهٔ ۳۴۸: باز، ای سوار شوخ، کجا می روی؟ ...183غزل شمارهٔ ۳۴۹: این چه چشسمت؟ که بی خوابم ازو 184غزل شمارهٔ ۳۵۰: یار وداع می کند، تاب وداع یار ...185غزل شمارهٔ ۳۵۱: بر سر راه تو بودم، که رسیدی ن ...186غزل شمارهٔ ۳۵۲: هر کس که نیست کشته عشقت هلاک ...187غزل شمارهٔ ۳۵۳: چشم او می خورده و خود را خراب ...188غزل شمارهٔ ۳۵۴: بلبل بباغ و جغد بویرانه ساخته 189غزل شمارهٔ ۳۵۵: ماییم جا بگوشه می خانه ساخته 190غزل شمارهٔ ۳۵۶: آن سایه نیست، دایم دنبال او ف ...191غزل شمارهٔ ۳۵۷: جان من، گاهی سخن کن ز آن لب و ...192غزل شمارهٔ ۳۵۸: کیست آن سرو روان؟ کز ناز دامن ...193غزل شمارهٔ ۳۵۹: بر بستر هلاکم، بیمار و زار ما ...194غزل شمارهٔ ۳۶۰: ای همچو پری از من دیوانه رمید ...195غزل شمارهٔ ۳۶۱: بخون نشست دلم، خار غم خلیده خ ...196غزل شمارهٔ ۳۶۲: دردا! که باز ما را دردی عجب ر ...197غزل شمارهٔ ۳۶۳: خطت، که رقم بر ورق لاله کشیده 198غزل شمارهٔ ۳۶۴: بکجا روم ز دردت؟ چه دوا کنم؟ ...199غزل شمارهٔ ۳۶۵: ترا، که جان منی، ساخت ناتوان ...200غزل شمارهٔ ۳۶۶: گر نیست جام گلگون، خوش نیست د ...201غزل شمارهٔ ۳۶۷: تا چند بهر کشتن ما جور و کین ...202غزل شمارهٔ ۳۶۸: زین پیش لطف بود و کنون جور و ...203غزل شمارهٔ ۳۶۹: با تو هر ساعت مرا عرض نیازست ...204غزل شمارهٔ ۳۷۰: ای تیر غمت را دل عشاق نشانه 205غزل شمارهٔ ۳۷۱: دوش پیمانه تهی آمدم از می خان ...206غزل شمارهٔ ۳۷۲: بی جهت با ما چرا آهنگ غوغا کر ...207غزل شمارهٔ ۳۷۳: ای که بخون مردمان چشم سیاه کر ...208غزل شمارهٔ ۳۷۴: کشیده ای می و بالای منظر آمده ...209غزل شمارهٔ ۳۷۵: ای آنکه در نصیحت ما لب گشوده ...210غزل شمارهٔ ۳۷۶: امشب تو باز چشم و چراغ که بود ...211غزل شمارهٔ ۳۷۷: چون گویمت که: در دل ویران من ...212غزل شمارهٔ ۳۷۸: مست با رخسار آتشناک بیرون تاخ ...213غزل شمارهٔ ۳۷۹: من نگویم که: وفا یار مرا بایس ...214غزل شمارهٔ ۳۸۰: ز من بیگانه شد، بیگاه با اغیا ...215غزل شمارهٔ ۳۸۱: ماه من، روی تو خوبست و چنین ب ...216غزل شمارهٔ ۳۸۲: ای ز بهار تازه تر، تازه بهار ...217غزل شمارهٔ ۳۸۳: گفتی: بگو که: بنده فرمان کیست ...218غزل شمارهٔ ۳۸۴: بر من، ای شوخ، ستمها کردی 219غزل شمارهٔ ۳۸۵: رفتی، ای ماه، که از مهر وفا م ...220غزل شمارهٔ ۳۸۶: ای شهسوار حسن، بمیدان خوش آمد ...221غزل شمارهٔ ۳۸۷: دوشینه کجا رفتی و مهمان که بو ...222غزل شمارهٔ ۳۸۸: ای مسلمانان، گرفتارم بدست کاف ...223غزل شمارهٔ ۳۸۹: چند پرسم خبر وصل و نیابم اثری 224غزل شمارهٔ ۳۹۰: من بنده کمین و تو سلطان کشوری 225غزل شمارهٔ ۳۹۱: ز دوری تا بکی، ما را چنین مهج ...226غزل شمارهٔ ۳۹۲: تو در میدان و من چون گوی در ذ ...227غزل شمارهٔ ۳۹۳: دلا، رفت آنکه: وصل دلستانی دا ...228غزل شمارهٔ ۳۹۴: شب فراق ز صبحم خبر چه می پرسی 229غزل شمارهٔ ۳۹۵: دیده ام از تو بلایی که ندیدست ...230غزل شمارهٔ ۳۹۶: تا کی بکنج صبر جگر خون کند کس ...231غزل شمارهٔ ۳۹۷: چند از بلای هجر جگر خون کند ک ...232غزل شمارهٔ ۳۹۸: بس که جانها همه شد صرف تو جان ...233غزل شمارهٔ ۳۹۹: زهی شراب لبت مایه طربناکی 234غزل شمارهٔ ۴۰۰: آخر، ای شوخ، دل از جور تو غمگ ...235غزل شمارهٔ ۴۰۱: جان من در فرقت جانان برآید کا ...236غزل شمارهٔ ۴۰۲: یار دور از صحبت اغیار بودی کا ...237غزل شمارهٔ ۴۰۳: با تو از اول نبودی آشنایی کاش ...238غزل شمارهٔ ۴۰۴: ای گلستان جمالت در کمال خرمی 239غزل شمارهٔ ۴۰۵: اگر بلطف بخوانی وگر بجور بران ...240غزل شمارهٔ ۴۰۶: تو از من فارغ و من از تو دارم ...241غزل شمارهٔ ۴۰۷: چه حاجتست که گه خشم و گه عتاب ...242غزل شمارهٔ ۴۰۸: ز روی ناز و حیا منعم از نیاز ...243غزل شمارهٔ ۴۰۹: چه شد که جانب اهل وفا گذر نکن ...244غزل شمارهٔ ۴۱۰: ناگاه اگر ز ما سخنی گوش می کن ...245غزل شمارهٔ ۴۱۱: ای که در عاشق کشی هر لحظه صد ...246غزل شمارهٔ ۴۱۲: تیر و کمان گرفته ای، سوی شکار ...247غزل شمارهٔ ۴۱۳: سوی شکار، ای بت رعنا، چه میرو ...248غزل شمارهٔ ۴۱۴: آن کف پا بر زمین حیفست، ای سر ...249غزل شمارهٔ ۴۱۵: خدا را، سوی مشتاقان نگاهی 250غزل شمارهٔ ۴۱۶: ای صد هزار چون من خاک در سرای ...251غزل شمارهٔ ۴۱۷: برهت ز رشک میرم، چو بغیر همره ...252غزل شمارهٔ ۴۱۸: چند رسوا شوم از عشق من شیدایی 253غزل شمارهٔ ۴۱۹: چون در میان خوبان رسمیست بی و ...254غزل شمارهٔ ۴۲۰: سحرگاهان که چون خورشید از منز ...255غزل شمارهٔ ۴۲۱: عشاق را حیات بجانست و جان توی ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ