کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    روزی که بر لب آید جانم در آرزویش
    جان را بدو سپارم، تن را بخاک کویش
    چون از وصال آن گل دیدم که: نیست رنگی
    آخر بصد ضرورت قانع شدم ببویش
    خورشید روی او را نسبت بماه کردم
    زین کار نامناسب شرمنده ام ز رویش
    مسکین دل از ملامت آواره جهان شد
    ای باد، اگر ببینی، از ما سلام گویش
    دهقان ز جوی تاکم سیراب ساخت، یارب
    از آب زندگانی خالی مباد جویش
    از جستجوی وصلش منعم مکن، هلالی
    گیرم که هم نیابم، شادم بجستجویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha