هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۲۰۵: روزی که بر لب آید جانم در آرزویش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روزی که بر لب آید جانم در آرزویش جان را بدو سپارم، تن را بخاک کویش چون از وصال آن گل دیدم که: نیست رنگی آخر بصد ضرورت قانع شدم ببویش خورشید روی او را نسبت بماه کردم زین کار نامناسب شرمنده ام ز رویش مسکین دل از ملامت آواره جهان شد ای باد، اگر ببینی، از ما سلام گویش دهقان ز جوی تاکم سیراب ساخت، یارب از آب زندگانی خالی مباد جویش از جستجوی وصلش منعم مکن، هلالی گیرم که هم نیابم، شادم بجستجویش هلالی جغتایی