کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا، تا نقد جان را برفشانم در هوای تو
    بنه پا بر سرم، تا سر نهم بر خاک پای تو
    معاذالله! مرا در دادن جان نیست تقصیری
    نه یک جان بلکه گر صد جان بود، سازم فدای تو
    مرا تا مبتلا کردی، اسیر صد بلا کردی
    که، یارب، هیچکس هرگز نگردد مبتلای تو!
    تو، ای نازک دل، آخر با جفا آزرده می گردی
    مبادا آنکه باشد آه سردی در قفای تو!
    ازان لب جان مده کس را، وگر خواهی که جان بخشی
    مرا، باری، که من جان داده ام عمری برای تو
    مکن اظهار شکر از شیوه مهر و وفای من
    که اینها نیست هرگز در خور جور و جفای تو
    هلالی را بشمشیر تغافل بی گنه کشتی
    گناه خود نمی داند، تو دانی و خدای تو

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha