کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    نه رفیقی، که بود در پی غمخواری دل
    نه طبیبی، که کند چاره بیماری دل
    دل بیمار مرا، هر که گرفتار تو خواست
    یارب، آزاد نگردد ز گرفتاری دل!
    طاقت زاری دل نیست دگر، بهر خدا
    گوش کن گفت مرا، گوش مکن زاری دل
    چند خوانی دگران را بشراب و بکباب؟
    حال خون خوردن من بین و جگر خواری دل
    جان بکوی تو شد و ناله کنان باز آمد
    که در آن کوی نگنجید ز بسیاری دل
    دل براه غمت افتاد، خدا را، مددی
    که درین راه ثوابست مددگاری دل
    در وفای تو چنانم، که اگر خاک شوم
    آید از تربت من بوی وفاداری دل
    بر دل زار هلالی نکند غیر جفا
    آه! تا چند توان کرد جفاگاری دل؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha