کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    فدای آن سگ کو باد جان ناتوان من
    که بعد از مرگ در کوی تو آرد استخوان من
    چو داری عزم رفتن، با تو نتوان درد دل گفتن
    که وقت رفتن جانست و میگیرد زبان من
    من از بی مهری آن ماه مردم، کی بود، یارب؟
    که با من مهربان گردد مه نامهربان من؟
    زبان یار شیرینست و کام من بصد تلخی
    زهی لذت! اگر باشد زبانش در دهان من
    گمان دارم که: با من اتفاقی هست آن مه را
    چه باشد، آه! اگر روزی یقین گردد گمان من؟
    تب هجران بنوبت میستاند جان مشتاقان
    گرین نوبت بجان من رسد، ای وای جان من!
    هلالی، شعلهای برق آهم رفت بر گردون
    ملک را بر فلک دل سوخت از آه و فغان من

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha