کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای شاه حسن، جور مکن بر گدای خویش
    ما بنده توایم، بترس از خدای خویش
    خواهند عاشقان دو مراد از خدای خویش:
    هجر از برای غیر و وصال از براه خویش
    گر دل ز کوی دوست نیامد عجب مدار
    جایی نرفته است که آید بجای خویش
    ای من گدای کوی تو، گر نیست و رحمتی
    باری، نظر دریغ مدار از گدای خویش
    صد بار آشنا شده ای با من و هنوز
    بیگانه وار می گذری ز آشنای خویش
    زاهد، برو، که هست مرا با بتان شهر
    آن حالتی که نیست ترا با خدای خویش
    حیفست بر جفا که باغیار می کنی
    بهر خدا، که حیف مکن بر جفای خویش
    قدر جفای تست فزون از وفای ما
    پیش جفای تو خجلم از وفای خویش
    گم شد دلم، بآه و فغان دیگرش مجوی
    پیدا مساز درد سری از برای خویش
    چون خاک پای تست هلالی بصد نیاز
    ای سرو ناز، سرمکش از خاک پای خویش

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha