کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مرا، چون دیگران، یاد گل و گلشن نمی آید
    بغیر از عاشقی کار دگر از من نمی آید
    هوس دارم که: دوزم چاک دل از تار گیسویش
    ولی چندان گره دارد، که در سوزن نمی آید
    تعجب چیست گر من در وصالش فارغم از گل؟
    کسی را پیش یوسف یاد پیراهن نمی آید
    منور شد بتشریف قدومش خانه چشمم
    بلی، جز مردمی از دیده روشن نمی آید
    تو بدخویی، که داری قصد جان عاشقان، ور نه
    کسی را از برای عاشقی کشتن نمی آید
    بجای خاک پایش توتیا جستم، ندانستم
    که: کار سرمه از خاکستر گلخن نمی آید
    هلالی اشک می بارد، برو دامن کشان مگذر
    تعلل چیست؟ چون گردی بران دامن نمی آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha