هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۱۶۴: مرا، چون دیگران، یاد گل و گلشن نمی آید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مرا، چون دیگران، یاد گل و گلشن نمی آید بغیر از عاشقی کار دگر از من نمی آید هوس دارم که: دوزم چاک دل از تار گیسویش ولی چندان گره دارد، که در سوزن نمی آید تعجب چیست گر من در وصالش فارغم از گل؟ کسی را پیش یوسف یاد پیراهن نمی آید منور شد بتشریف قدومش خانه چشمم بلی، جز مردمی از دیده روشن نمی آید تو بدخویی، که داری قصد جان عاشقان، ور نه کسی را از برای عاشقی کشتن نمی آید بجای خاک پایش توتیا جستم، ندانستم که: کار سرمه از خاکستر گلخن نمی آید هلالی اشک می بارد، برو دامن کشان مگذر تعلل چیست؟ چون گردی بران دامن نمی آید هلالی جغتایی