کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بر سر بالین طبیب از ناله من زار شد
    از برای صحت من آمد و بیمار شد
    دوش در کنج غم از فریاد دل خوابم نبرد
    بلکه از افغان من همسایه هم بیدار شد
    صبر می کردم که، درد عشق خوبان کم شود
    لیک از داروی تلخ اندوه من بسیار شد
    مدعی، گویا، برای کشتن ما بس نبود
    کان مه نامهربان هم رفت و با او یار شد
    هر کرا سودای زلف آن پری دیوانه کرد
    خانمان بر هم زد و رسوای هر بازار شد
    من سگت، ای ترک آهو چشم، برقع باز کن
    کز برای دیدن روی تو چشمم چار شد
    بس که آمد بر سر کویت، هلالی، همچو اشک
    از نظر افتاد و در چشم عزیزت خوار شد

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha