کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    غمی، کز درد عشقت، بر دل ناشاد می آید
    اگر با کوه گویم، سنگ در فریاد می آید
    دلم، روزی که طرح عشق می انداخت، دانستم
    که: گر سازم بنای صبر بی بنیاد می آید
    نمی دانم چه بی رحمیست آن سلطان خوبان را
    که هر گه داد خواهم بر سر بیداد می آید
    رقیبا، گر ترا اندیشه ما نیست معذوری
    کجا بیدرد را از دردمندان یاد می آید؟
    طفیل بندگان، من هم قبول افتاده ام، گویا
    که از هر جانب آواز مبارک باد می آید
    عجب خاک فرحناکست کوی می فروشان را!
    که هر کس میرود غمگین، همان دم شاد می آید
    چه نسبت با رقیب سنگدل مسکین هلالی را؟
    نمی آید ز خسرو آنچه از فرهاد می آید

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha