کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    شیشه می دور ازان لبهای میگون می گریست
    تا دل خود را دمی خالی کند، خون می گریست
    دوش بر سوز دل من گریها می کرد شمع
    چشم من آن گریه را می دید و افزون می گریست
    آن نه شبنم بود در ایام لیلی، هر صباح
    آسمان شب تا سحر بر حال مجنون می گریست
    سیل در هامون، صدا در کوه، میدانی چه بود؟
    از غم من کوه می نالید و هامون می گریست
    چیست دامان سپهر امروز پر خون از شفق؟
    غالبا امشب ز درد عشق گردون می گریست
    بر رخ زردم ببین خطهای اشک سرخ را
    این نشانیهاست کامشب چشم من خون می گریست
    شب که میخواندی هلالی را و میراندی بناز
    در درون پیش تو می خندید و بیرون می گریست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha