کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل چه باشد کز برای یار ازان نتوان گذشت
    یار اگر اینست، بالله می توان از جان گذشت
    از خیال آن قد رعنا گذشتن مشکلست
    راست میگویم، بلی، از راستی نتوان گذشت
    جز بروز وصل عمر و زندگی حیفست حیف
    حیف از آن عمری که بر من در شب هجران گذشت
    یار بگذشت، از همه خندان و از من خشمناک
    عمر بر من مشکل و بر دیگران آسان گذشت
    چون گذشت از دل خدنگش، گو: بیا، تیر اجل
    هر چه آید بگذرد، چون هر چه آمد آن گذشت
    پیش ازین گر جام عشرت داشتم، حالا چه سود؟
    از فلک دور دگر خواهم، که آن دوران گذشت
    خلق گویندم: هلالی، درد خود را چاره کن
    کی توانم چاره دردی که از درمان گذشت؟

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha