هلالی جغتایی
غزل ها
غزل شمارهٔ ۷۹: دل چه باشد کز برای یار ازان نتوان گذشت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دل چه باشد کز برای یار ازان نتوان گذشت یار اگر اینست، بالله می توان از جان گذشت از خیال آن قد رعنا گذشتن مشکلست راست میگویم، بلی، از راستی نتوان گذشت جز بروز وصل عمر و زندگی حیفست حیف حیف از آن عمری که بر من در شب هجران گذشت یار بگذشت، از همه خندان و از من خشمناک عمر بر من مشکل و بر دیگران آسان گذشت چون گذشت از دل خدنگش، گو: بیا، تیر اجل هر چه آید بگذرد، چون هر چه آمد آن گذشت پیش ازین گر جام عشرت داشتم، حالا چه سود؟ از فلک دور دگر خواهم، که آن دوران گذشت خلق گویندم: هلالی، درد خود را چاره کن کی توانم چاره دردی که از درمان گذشت؟ هلالی جغتایی