به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

هلالی جغتایی

هلالی جغتاییغزل هاغزل شمارهٔ ۷۷: دگرم بسته آن زلف سیه نتوان داشت

690عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

دگرم بسته آن زلف سیه نتوان داشت
آن چنانم که بزنجیر نگه نتوان داشت
تاب خیل و سپه زلف و رخی نیست مرا
روز و شب معرکه با خیل و سپه نتوان داشت
تا کی آن چاه ذقن را نگرم با لب خشک؟
این همه تشنه مرا بر لب چه نتوان داشت
دیده بر بستم و نومید نشستم، چه کنم؟
بیش ازین دیده بامید بره نتوان داشت
با وجود رخ او دیدن گل کی زیباست؟
پیش خورشید نظر جانب مه نتوان داشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1غزل شمارهٔ ۷۶: کدام جلوه، که در سر و سرفراز ت ...2غزل شمارهٔ ۷۷: دگرم بسته آن زلف سیه نتوان داش ...3غزل شمارهٔ ۷۸: در مجلس اگر او نظری با دگری دا ...4غزل شمارهٔ ۷۹: دل چه باشد کز برای یار ازان نت ...5غزل شمارهٔ ۸۰: روز من شب شد و آن ماه براهی نگ ...6غزل شمارهٔ ۸۱: یا تمنای وصال تو مرا خواهد کشت 7غزل شمارهٔ ۸۲: آمد آن سنگین دل و صد رخنه در ج ...8غزل شمارهٔ ۸۳: دل بامید کرم دادم و دیدم ستمت 9غزل شمارهٔ ۸۴: در کوی تو آمد بسرم سنگ ملامت 10غزل شمارهٔ ۸۵: نا دیده میکنی، چو فتد دیده بر ...11غزل شمارهٔ ۸۶: اگر از آمدنم رنجه نگردد خویت 12غزل شمارهٔ ۸۷: چه غم گر در سرم شوریست از سودا ...13غزل شمارهٔ ۸۸: خدا را، تند سوی من مبین، چون ب ...14غزل شمارهٔ ۸۹: مرا بباده، نه باغ و بهار شد با ...15غزل شمارهٔ ۹۰: مشتاق درد را بمداوا چه احتیاج 16غزل شمارهٔ ۹۱: بدین هوس که: دمی سر نهم بپای ق ...17غزل شمارهٔ ۹۲: ای چشم تو شوخ تر ز هر شوخ 18غزل شمارهٔ ۹۳: خوشا کسی که درین عالم خراب آبا ...19غزل شمارهٔ ۹۴: دوش با صد عیش بودی، هر شبت چون ...20غزل شمارهٔ ۹۵: بیا، بیا، که دل و جان من فدای ...21غزل شمارهٔ ۹۶: کارم از دست شد و دل ز غمت زار ...22غزل شمارهٔ ۹۷: سایه ای کز قد و بالای تو بر ما ...23غزل شمارهٔ ۹۸: گر ز رخسار تو یک لمعه بدریا اف ...24غزل شمارهٔ ۹۹: ترا گهی که نظر بر من خراب افتد 25غزل شمارهٔ ۱۰۰: چو از داغ فراقت شعله حسرت بجا ...26غزل شمارهٔ ۱۰۱: آب حیات حسنت گل برگ تر ندارد 27غزل شمارهٔ ۱۰۲: روز عمرم چند، یارب! چون شب غم ...28غزل شمارهٔ ۱۰۳: ماه شهر آشوب من، هر گه براهی ...29غزل شمارهٔ ۱۰۴: شمع، دوش از ناله من گریه بسیا ...30غزل شمارهٔ ۱۰۵: مسکین طبیب، چاره دردم خیال کر ...31غزل شمارهٔ ۱۰۶: نمی توان بتو شرح بلای هجران ک ...32غزل شمارهٔ ۱۰۷: من عاشق و دیوانه و مستم، چه ت ...33غزل شمارهٔ ۱۰۸: بناز می رود و سوی کس نمی نگرد 34غزل شمارهٔ ۱۰۹: باغ عیش من بجای گل همه خار آو ...35غزل شمارهٔ ۱۱۰: تا کی آن شوخ نظر بر دگری اندا ...36غزل شمارهٔ ۱۱۱: یار، هر چند که رعنا و سهی قد ...37غزل شمارهٔ ۱۱۲: می خواهم و کنجی که بجز یار نب ...38غزل شمارهٔ ۱۱۳: شب هجران رسید و محنت بسیار پی ...39غزل شمارهٔ ۱۱۴: افروخت رنگت از می و دلها کباب ...40غزل شمارهٔ ۱۱۵: تا از فروغ روی تو گل کامیاب ش ...41غزل شمارهٔ ۱۱۶: بر سر بالین طبیب از ناله من ز ...42غزل شمارهٔ ۱۱۷: گر برون می آید، آن بیرحم، زار ...43غزل شمارهٔ ۱۱۸: زان دل بجانب سگ کوی تو می کشد 44غزل شمارهٔ ۱۱۹: باز عشق آمد و کار دل ازو مشکل ...45غزل شمارهٔ ۱۲۰: اگر سودای عشق اینست، من دیوان ...46غزل شمارهٔ ۱۲۱: از حال و دل و دیده مپرسید که ...47غزل شمارهٔ ۱۲۲: تا سلسله زلف تو زنجیر جنون شد 48غزل شمارهٔ ۱۲۳: گل شکفت و شوق آن گل چهره از س ...49غزل شمارهٔ ۱۲۴: غم بتان مخور، ای دل، که زار خ ...50غزل شمارهٔ ۱۲۵: نیست عرق، که در رهت از حرکات ...51غزل شمارهٔ ۱۲۶: آه و صد آه! که آن مه ز سفر دی ...52غزل شمارهٔ ۱۲۷: روز هجران تو، یارب! ز کجا پیش ...53غزل شمارهٔ ۱۲۸: دلم، پیش لبت، با جان شیرین در ...54غزل شمارهٔ ۱۲۹: نگسلد رشته جان من از آن سرو ب ...55غزل شمارهٔ ۱۳۰: یارب! غم ما را که بعرض تو رسا ...56غزل شمارهٔ ۱۳۱: عارضت هست بهشتی، که عیان ساخت ...57غزل شمارهٔ ۱۳۲: جان من، بهر تو از جان بدنی سا ...58غزل شمارهٔ ۱۳۳: عجب! که رسم وفا هرگز آن پری د ...59غزل شمارهٔ ۱۳۴: جهان و هر چه درو هست پایدار ن ...60غزل شمارهٔ ۱۳۵: دلم رفت و جان حزین هم نماند 61غزل شمارهٔ ۱۳۶: پیش از روزی، که خاک قالبم گل ...62غزل شمارهٔ ۱۳۷: بس که خلقی سخن عاشقی من کردند 63غزل شمارهٔ ۱۳۸: عاشقان، هر چند مشتاق جمال دلب ...64غزل شمارهٔ ۱۳۹: رند لب تشنه چرا جام شرابی نزن ...65غزل شمارهٔ ۱۴۰: چو ترک من هوس مجلس شراب کند 66غزل شمارهٔ ۱۴۱: هرگز آن شوخ بما غیر نگاهی نکن ...67غزل شمارهٔ ۱۴۲: گر کسی عاشق رخسار تو باشد چه ...68غزل شمارهٔ ۱۴۳: خوبرویان، چون بشوخی قصد مرغ د ...69غزل شمارهٔ ۱۴۴: چو لاله سینه من کاش پاره پاره ...70غزل شمارهٔ ۱۴۵: جای آنست که شاهان ز تو شرمنده ...71غزل شمارهٔ ۱۴۶: دودی، که دوش بر سر کویت بلند ...72غزل شمارهٔ ۱۴۷: شیرین دهنا، این همه شیرین نتو ...73غزل شمارهٔ ۱۴۸: دی براهم دیدن و آنگاه نادیدن ...74غزل شمارهٔ ۱۴۹: با من اول آن همه رسم وفاداری ...75غزل شمارهٔ ۱۵۰: کاکل ز چه بگذاشته ای تا کمر خ ...76غزل شمارهٔ ۱۵۱: یار اگر مرهم داغ دل محزون نشو ...77غزل شمارهٔ ۱۵۲: لعل جان بخشت، که یاد از آب حی ...78غزل شمارهٔ ۱۵۳: هر گه آن قصاب خنجر بر گلوی من ...79غزل شمارهٔ ۱۵۴: ماه من، زلف شب قدرست و رویت ر ...80غزل شمارهٔ ۱۵۵: جز بندگیم کاری از دست نمی آید 81غزل شمارهٔ ۱۵۶: زان پیشتر که جانان ناگه ز در ...82غزل شمارهٔ ۱۵۷: اگر نه از گل نو رسته بوی یار ...83غزل شمارهٔ ۱۵۸: چه حاصل گر هزاران گل دمد یا ص ...84غزل شمارهٔ ۱۵۹: اگر چون تو سروی ز جایی برآید 85غزل شمارهٔ ۱۶۰: دلا، گر عاشقی، بنشین، که جانا ...86غزل شمارهٔ ۱۶۱: غمی، کز درد عشقت، بر دل ناشاد ...87غزل شمارهٔ ۱۶۲: دم آخر، که مرا عمر بسر می آید 88غزل شمارهٔ ۱۶۳: مه من با رقیبان جفا اندیش می ...89غزل شمارهٔ ۱۶۴: مرا، چون دیگران، یاد گل و گلش ...90غزل شمارهٔ ۱۶۵: هر دم از چشم تو دل را نظری می ...91غزل شمارهٔ ۱۶۶: آخر از غیب دری بر رخ ما بگشای ...92غزل شمارهٔ ۱۶۷: ای کسانی که بخاک قدمش جا داری ...93غزل شمارهٔ ۱۶۸: آن کمر بستن و خنجر زدنش را نگ ...94غزل شمارهٔ ۱۶۹: دل بدرد آمد و این درد بدرمان ...95غزل شمارهٔ ۱۷۰: بهر درد دل ما از تو دوایی نرس ...96غزل شمارهٔ ۱۷۱: گر دلم زین گونه آه دم بدم خوا ...97غزل شمارهٔ ۱۷۲: وه! که سودای تو آخر سر بشیدای ...98غزل شمارهٔ ۱۷۳: ای بتان سنگدل، تا چند استغنا ...99غزل شمارهٔ ۱۷۴: من نمیخواهم که : در کویش مرا ...100غزل شمارهٔ ۱۷۵: دوستان، امشب دوای درد محزونم ...101غزل شمارهٔ ۱۷۶: می نویسم سخن از آتش دل بر کاغ ...102غزل شمارهٔ ۱۷۷: غم نیست، گر ز داغ تو می سوزدم ...103غزل شمارهٔ ۱۷۸: وه! چه شورانگیزی، این شیرین پ ...104غزل شمارهٔ ۱۷۹: جان خواهم از خدا، نه یکی، بلک ...105غزل شمارهٔ ۱۸۰: ای بخوبی از همه خوبان عالم خو ...106غزل شمارهٔ ۱۸۱: ای قامتت ز سرو سهی سرفرازتر 107غزل شمارهٔ ۱۸۲: تا ز خط عنبرین حسن تو شد بیش ...108غزل شمارهٔ ۱۸۳: جامه گلگون، روی آتشناک از گل ...109غزل شمارهٔ ۱۸۴: هر روز در کویش روم، پیدا کنم ...110غزل شمارهٔ ۱۸۵: وه! که بازم فلک انداخت به غوغ ...111غزل شمارهٔ ۱۸۶: حاش لله! کز رخت چشم افگنم سوی ...112غزل شمارهٔ ۱۸۷: با رخ زرد آمدم سوی درت، ای سر ...113غزل شمارهٔ ۱۸۸: برو، ای نرگس رعنا، تو باین چش ...114غزل شمارهٔ ۱۸۹: قد تو عمر درازست و سرو گلشن ن ...115غزل شمارهٔ ۱۹۰: یار من، وه! که مرا یار نداند ...116غزل شمارهٔ ۱۹۱: از آن چه سود که نوروز شد جهان ...117غزل شمارهٔ ۱۹۲: برخیز طبیبا، که دل آزرده ام ا ...118غزل شمارهٔ ۱۹۳: عمر رفت و از تو ما را صد پریش ...119غزل شمارهٔ ۱۹۴: عید شد، هر گوشه، خلقی ماه نو ...120غزل شمارهٔ ۱۹۵: کار من از جمله عالم همین عشقس ...121غزل شمارهٔ ۱۹۶: کام از آن لب مشکل و ما را غم ...122غزل شمارهٔ ۱۹۷: یار من با دگران یار شد، افسوس ...123غزل شمارهٔ ۱۹۸: زاهد، بکنج صومعه می نوش و مست ...124غزل شمارهٔ ۱۹۹: دردمندم، گر مرا درمان نباشد، ...125غزل شمارهٔ ۲۰۰: آه! از آن شوخ، که تا سر نشود ...126غزل شمارهٔ ۲۰۱: آه! از آن ماه مسافر، که نیامد ...127غزل شمارهٔ ۲۰۲: آنکه از آب حیات آزرده می گردد ...128غزل شمارهٔ ۲۰۳: زبان او، که ندیدم ز تنگی دهنش 129غزل شمارهٔ ۲۰۴: گر گذر افتد، چو باد صبح، بر خ ...130غزل شمارهٔ ۲۰۵: روزی که بر لب آید جانم در آرز ...131غزل شمارهٔ ۲۰۶: کار من فریاد و افغانست، دور ا ...132غزل شمارهٔ ۲۰۷: ای شاه حسن، جور مکن بر گدای خ ...133غزل شمارهٔ ۲۰۸: ای کجی آموخته پیوسته از ابروی ...134غزل شمارهٔ ۲۰۹: مردم و خود را ز غمهای جهان کر ...135غزل شمارهٔ ۲۱۰: وای! که جانم نشد از غم هجران ...136غزل شمارهٔ ۲۱۱: عاشقان را نه گل و باغ و بهارس ...137غزل شمارهٔ ۲۱۲: گر من ز شوق خویش نویسم بیار خ ...138غزل شمارهٔ ۲۱۳: ترک یاری کردی، از وصل تو یارا ...139غزل شمارهٔ ۲۱۴: ما که از سوز تو در گریه زاریم ...140غزل شمارهٔ ۲۱۵: مهوشان در نظر کج نظرانند، دری ...141غزل شمارهٔ ۲۱۶: خوبان، اگر چه هر طرفی می کشند ...142غزل شمارهٔ ۲۱۷: وه! که رفت آن شوخ و بر ما کرد ...143غزل شمارهٔ ۲۱۸: نیست غم، گر شد گریبان من از غ ...144غزل شمارهٔ ۲۱۹: ای تو سرو چمن حسن و گل باغ جم ...145غزل شمارهٔ ۲۲۰: ظاهر نکنم پیش رقیبان الم دل 146غزل شمارهٔ ۲۲۱: نه رفیقی، که بود در پی غمخوار ...147غزل شمارهٔ ۲۲۲: آمد بهار و خوشدلم از رنگ و بو ...148غزل شمارهٔ ۲۲۳: ای در دلم ز آتش عشق تو صد الم 149غزل شمارهٔ ۲۲۴: نیست حد آن که گویم: بنده روی ...150غزل شمارهٔ ۲۲۵: عجب شکسته دل و زار و ناتوان ش ...151غزل شمارهٔ ۲۲۶: روزی که در فراق جمال تو بوده ...152غزل شمارهٔ ۲۲۷: ز سوز سینه کبابم، ز سیل دیده ...153غزل شمارهٔ ۲۲۸: بیار بی وفا عمری وفا کردم ندا ...154غزل شمارهٔ ۲۲۹: هر شب بسر کوی تو از پای در اف ...155غزل شمارهٔ ۲۳۰: براهت بینم و از بیخودی بر رهگ ...156غزل شمارهٔ ۲۳۱: اگر چون خاک پامالم کنی، خاک د ...157غزل شمارهٔ ۲۳۲: بصد امید هر دم گرد آن دیوار و ...158غزل شمارهٔ ۲۳۳: عیدست، برون آی، که حیران تو گ ...159غزل شمارهٔ ۲۳۴: ز پیر میکده عمری در التماس شد ...160غزل شمارهٔ ۲۳۵: کاشکی! خاک حریم حرمت می بودم 161غزل شمارهٔ ۲۳۶: دو روز شد که ز درد فراق بیمار ...162غزل شمارهٔ ۲۳۷: من نه آنم که دل خویش مشوش دار ...163غزل شمارهٔ ۲۳۸: یار آمد و من طاقت دیدار ندارم 164غزل شمارهٔ ۲۳۹: عمر رفته است و کنون آفت جانی ...165غزل شمارهٔ ۲۴۰: هر زمان بر صف خوبان بتماشا گذ ...166غزل شمارهٔ ۲۴۱: خواهم که: بزیر قدمت زار بمیرم 167غزل شمارهٔ ۲۴۲: بخاک من گذری کن، چو در وفای ت ...168غزل شمارهٔ ۲۴۳: پس از عمری، که خود را بر سر ک ...169غزل شمارهٔ ۲۴۴: مگو افسانه مجنون، چو من در ان ...170غزل شمارهٔ ۲۴۵: اگر خوانی درونم، بنده این خان ...171غزل شمارهٔ ۲۴۶: چو بخت نیست که شایسته وصال تو ...172غزل شمارهٔ ۲۴۷: تا عمر بود، در هوس روی تو باش ...173غزل شمارهٔ ۲۴۸: مرا چه زهره؟ که گویم: غلام رو ...174غزل شمارهٔ ۲۴۹: یار گفت: از ما بکن قطع نظر، گ ...175غزل شمارهٔ ۲۵۰: من که باشم که می لعل بآن ماه ...176غزل شمارهٔ ۲۵۱: چون قامت آن سرو سهی کرد هلاکم 177غزل شمارهٔ ۲۵۲: مشکل که رود داغت هرگز ز دل چا ...178غزل شمارهٔ ۲۵۳: گر بخاکم گذرد یوسف گل پیرهنم 179غزل شمارهٔ ۲۵۴: هر شبی گویم که: فردا ترک این ...180غزل شمارهٔ ۲۵۵: خود را نشان ناوک بد خوی خود ک ...181غزل شمارهٔ ۲۵۶: با تو خواهم شرح غمهای دل محزو ...182غزل شمارهٔ ۲۵۷: دل را ز چاک سینه توانم برون ک ...183غزل شمارهٔ ۲۵۸: آهم شنید و رنجه شد آن ماه چون ...184غزل شمارهٔ ۲۵۹: ای تو آرام دل و جان، از تو دو ...185غزل شمارهٔ ۲۶۰: گر جفایی رفت، از جانان جدایی ...186غزل شمارهٔ ۲۶۱: جان من، جان و دل خویش نثار تو ...187غزل شمارهٔ ۲۶۲: بهار میرسد، اما بهار را چه کن ...188غزل شمارهٔ ۲۶۳: دلم بآرزوی جان نمیرسد، چه کنم 189غزل شمارهٔ ۲۶۴: دوستان، عاشقم و عاشق زارم، چه ...190غزل شمارهٔ ۲۶۵: یار بی رحم و من از درد بجانم، ...191غزل شمارهٔ ۲۶۶: دلم ز دست شد، از دست دل چه چا ...192غزل شمارهٔ ۲۶۷: آنکه از درد دل خود بفغانست من ...193غزل شمارهٔ ۲۶۸: کدام صبح سعادت بود مبارک ازین ...194غزل شمارهٔ ۲۶۹: چه حالست این؟ که: هر گه در جم ...195غزل شمارهٔ ۲۷۰: تا کی بدرت آیم و دیدار نبینم 196غزل شمارهٔ ۲۷۱: از پی آن دلبر شیرین شمایل می ...197غزل شمارهٔ ۲۷۲: عید شد، بخرام، تا مدهوش و حیر ...198غزل شمارهٔ ۲۷۳: جلوه های قد دلجوی ترا بنده شو ...199غزل شمارهٔ ۲۷۴: من سگ یارم و آن نیست که بیگان ...200غزل شمارهٔ ۲۷۵: چنان از پا فگند امروزم آن رفت ...201غزل شمارهٔ ۲۷۶: ای که از خوبان مراد ما تویی م ...202غزل شمارهٔ ۲۷۷: نقد جان را در بهای زلف جانان ...203غزل شمارهٔ ۲۷۸: خرم آن روز کزین محنت و غم باز ...204غزل شمارهٔ ۲۷۹: بحمدالله! که جان بر باد رفت و ...205غزل شمارهٔ ۲۸۰: خراب یک نظر از چشم نیم خواب ت ...206غزل شمارهٔ ۲۸۱: هر خوبییی، که از همه خوبان شن ...207غزل شمارهٔ ۲۸۲: روز عیدست، سر راهگذاری گیریم 208غزل شمارهٔ ۲۸۳: زهی سعادت! اگر خاک آن حرم باش ...209غزل شمارهٔ ۲۸۴: خیز، تا امروز با هم ساغر صهبا ...210غزل شمارهٔ ۲۸۵: ای سگ آن سر کو، ما و تو یاران ...211غزل شمارهٔ ۲۸۶: نوبهارست، بیا، تا قدحی نوش کن ...212غزل شمارهٔ ۲۸۷: شام عید، آن به، که منزل بر سر ...213غزل شمارهٔ ۲۸۸: ای گل، از شکل تو با ناز و خرا ...214غزل شمارهٔ ۲۸۹: یارب، غم بیرحمی جانان بکه گوی ...215غزل شمارهٔ ۲۹۰: ساخت گدای درگهت مرحمت الهیم 216غزل شمارهٔ ۲۹۱: ای ماه من و شاه سپاه همه خوبا ...217غزل شمارهٔ ۲۹۲: من گرفتار و تو در بند رضای دگ ...218غزل شمارهٔ ۲۹۳: ای پریچهره من، چند نشینی بکسا ...219غزل شمارهٔ ۲۹۴: صبح امید همانست و رخ یار همان 220غزل شمارهٔ ۲۹۵: در قبای ارغوانی قد آن سروران 221غزل شمارهٔ ۲۹۶: مشکل غمیست عشق، که گفتن نمی ت ...222غزل شمارهٔ ۲۹۷: منم، چون غنچه، در خوناب زان گ ...223غزل شمارهٔ ۲۹۸: جان بحسرت نتوان بی رخ جانان د ...224غزل شمارهٔ ۲۹۹: اگر برای تو مردن، چه باک از آ ...225غزل شمارهٔ ۳۰۰: خط ریحانش رقم بر نسترن خواهد ...226غزل شمارهٔ ۳۰۱: ای معلم، خاطر غمدیده من شاد ک ...227غزل شمارهٔ ۳۰۲: عید قربان شد، بیا عاشق کشی بن ...228غزل شمارهٔ ۳۰۳: ای دل، بکوی او مرو، از بیخودی ...229غزل شمارهٔ ۳۰۴: از رشک سوختم، برقیبان سخن مکن 230غزل شمارهٔ ۳۰۵: برخیز و بسر وقت اسیران گذری ک ...231غزل شمارهٔ ۳۰۶: نظاره کن در آینه خود را، حبیب ...232غزل شمارهٔ ۳۰۷: از فراق آن پری هر دم فزون شد ...233غزل شمارهٔ ۳۰۸: گر جدا سازی بتیغ جور بند از ب ...234غزل شمارهٔ ۳۰۹: بخاک پای تو، ای سرو ناز پرور ...235غزل شمارهٔ ۳۱۰: پشت و پناه من بود، دیوار دلبر ...236غزل شمارهٔ ۳۱۱: در کوی بتان نیست کسی زار تر ا ...237غزل شمارهٔ ۳۱۲: نه رحم در دل یار و نه صبر در ...238غزل شمارهٔ ۳۱۳: تا بکی تند شوی بهر جفای دل من 239غزل شمارهٔ ۳۱۴: ای قدت نازک نهال جویبار چشم م ...240غزل شمارهٔ ۳۱۵: فدای آن سگ کو باد جان ناتوان ...241غزل شمارهٔ ۳۱۶: گفتیم: چون زنده مانی در غم هج ...242غزل شمارهٔ ۳۱۷: خوش آنکه در همه روی زمین تو ب ...243غزل شمارهٔ ۳۱۸: گهی لطفست و گاهی قهر کار دلرب ...244غزل شمارهٔ ۳۱۹: بهر خون ریز دلم، ترک کمان ابر ...245غزل شمارهٔ ۳۲۰: شهید عشقم و از خاک من خون داد ...246غزل شمارهٔ ۳۲۱: مسلمانان، مرا جان خواهد آمد ا ...247غزل شمارهٔ ۳۲۲: مردم از درد و نگفتی: دردمند م ...248غزل شمارهٔ ۳۲۳: دلا، زان لب زلال خضر می خواهی ...249غزل شمارهٔ ۳۲۴: آخر، ای آرام جان، سوی دل افگا ...250غزل شمارهٔ ۳۲۵: من و تخیل حسنت، چه یار بهتر ا ...251غزل شمارهٔ ۳۲۶: روز نوروزست و ما را مجلس افرو ...252غزل شمارهٔ ۳۲۷: عاشقم کردی و گفتی با رقیب تند ...253غزل شمارهٔ ۳۲۸: خوش باشد اگر باشم در طرف چمن ...254غزل شمارهٔ ۳۲۹: ندارم قوت اظهار درد خویشتن با ...255غزل شمارهٔ ۳۳۰: چنان بلند نشد سرو ناز پرور او 256غزل شمارهٔ ۳۳۱: آنکه رفت امروز و صد دل می رود ...257غزل شمارهٔ ۳۳۲: خاکم بره پیک حریم حرم او 258غزل شمارهٔ ۳۳۳: چند گیرد جام می کام از لب میگ ...259غزل شمارهٔ ۳۳۴: خواهم فگندن خویش را پیش قد رع ...260غزل شمارهٔ ۳۳۵: روزم از بیم رقیبان نیست ره در ...261غزل شمارهٔ ۳۳۶: چند سوزی داغها بر دست؟ آه از ...262غزل شمارهٔ ۳۳۷: چند پنهان کنم افسانه هجران از ...263غزل شمارهٔ ۳۳۸: من بیدل بعمر خود ندیدم یک نگا ...264غزل شمارهٔ ۳۳۹: لیلی و مجنون اگر میبود در دور ...265غزل شمارهٔ ۳۴۰: نمیکشیم سر از آستان خانه تو 266غزل شمارهٔ ۳۴۱: ای بی وفا، چه چاره کنم با جفا ...267غزل شمارهٔ ۳۴۲: بیا، تا نقد جان را برفشانم در ...268غزل شمارهٔ ۳۴۳: مردم ازین الم: که نمردم برای ...269غزل شمارهٔ ۳۴۴: سازم قدم ز دیده و آیم بسوی تو 270غزل شمارهٔ ۳۴۵: ما ز یک جانب، رقیب از یک طرف ...271غزل شمارهٔ ۳۴۶: سینه مجروحست و از هر جانبی صد ...272غزل شمارهٔ ۳۴۷: آمده ای بمنزلم، ای مه نازنین، ...273غزل شمارهٔ ۳۴۸: باز، ای سوار شوخ، کجا می روی؟ ...274غزل شمارهٔ ۳۴۹: این چه چشسمت؟ که بی خوابم ازو 275غزل شمارهٔ ۳۵۰: یار وداع می کند، تاب وداع یار ...276غزل شمارهٔ ۳۵۱: بر سر راه تو بودم، که رسیدی ن ...277غزل شمارهٔ ۳۵۲: هر کس که نیست کشته عشقت هلاک ...278غزل شمارهٔ ۳۵۳: چشم او می خورده و خود را خراب ...279غزل شمارهٔ ۳۵۴: بلبل بباغ و جغد بویرانه ساخته 280غزل شمارهٔ ۳۵۵: ماییم جا بگوشه می خانه ساخته 281غزل شمارهٔ ۳۵۶: آن سایه نیست، دایم دنبال او ف ...282غزل شمارهٔ ۳۵۷: جان من، گاهی سخن کن ز آن لب و ...283غزل شمارهٔ ۳۵۸: کیست آن سرو روان؟ کز ناز دامن ...284غزل شمارهٔ ۳۵۹: بر بستر هلاکم، بیمار و زار ما ...285غزل شمارهٔ ۳۶۰: ای همچو پری از من دیوانه رمید ...286غزل شمارهٔ ۳۶۱: بخون نشست دلم، خار غم خلیده خ ...287غزل شمارهٔ ۳۶۲: دردا! که باز ما را دردی عجب ر ...288غزل شمارهٔ ۳۶۳: خطت، که رقم بر ورق لاله کشیده 289غزل شمارهٔ ۳۶۴: بکجا روم ز دردت؟ چه دوا کنم؟ ...290غزل شمارهٔ ۳۶۵: ترا، که جان منی، ساخت ناتوان ...291غزل شمارهٔ ۳۶۶: گر نیست جام گلگون، خوش نیست د ...292غزل شمارهٔ ۳۶۷: تا چند بهر کشتن ما جور و کین ...293غزل شمارهٔ ۳۶۸: زین پیش لطف بود و کنون جور و ...294غزل شمارهٔ ۳۶۹: با تو هر ساعت مرا عرض نیازست ...295غزل شمارهٔ ۳۷۰: ای تیر غمت را دل عشاق نشانه 296غزل شمارهٔ ۳۷۱: دوش پیمانه تهی آمدم از می خان ...297غزل شمارهٔ ۳۷۲: بی جهت با ما چرا آهنگ غوغا کر ...298غزل شمارهٔ ۳۷۳: ای که بخون مردمان چشم سیاه کر ...299غزل شمارهٔ ۳۷۴: کشیده ای می و بالای منظر آمده ...300غزل شمارهٔ ۳۷۵: ای آنکه در نصیحت ما لب گشوده ...301غزل شمارهٔ ۳۷۶: امشب تو باز چشم و چراغ که بود ...302غزل شمارهٔ ۳۷۷: چون گویمت که: در دل ویران من ...303غزل شمارهٔ ۳۷۸: مست با رخسار آتشناک بیرون تاخ ...304غزل شمارهٔ ۳۷۹: من نگویم که: وفا یار مرا بایس ...305غزل شمارهٔ ۳۸۰: ز من بیگانه شد، بیگاه با اغیا ...306غزل شمارهٔ ۳۸۱: ماه من، روی تو خوبست و چنین ب ...307غزل شمارهٔ ۳۸۲: ای ز بهار تازه تر، تازه بهار ...308غزل شمارهٔ ۳۸۳: گفتی: بگو که: بنده فرمان کیست ...309غزل شمارهٔ ۳۸۴: بر من، ای شوخ، ستمها کردی 310غزل شمارهٔ ۳۸۵: رفتی، ای ماه، که از مهر وفا م ...311غزل شمارهٔ ۳۸۶: ای شهسوار حسن، بمیدان خوش آمد ...312غزل شمارهٔ ۳۸۷: دوشینه کجا رفتی و مهمان که بو ...313غزل شمارهٔ ۳۸۸: ای مسلمانان، گرفتارم بدست کاف ...314غزل شمارهٔ ۳۸۹: چند پرسم خبر وصل و نیابم اثری 315غزل شمارهٔ ۳۹۰: من بنده کمین و تو سلطان کشوری 316غزل شمارهٔ ۳۹۱: ز دوری تا بکی، ما را چنین مهج ...317غزل شمارهٔ ۳۹۲: تو در میدان و من چون گوی در ذ ...318غزل شمارهٔ ۳۹۳: دلا، رفت آنکه: وصل دلستانی دا ...319غزل شمارهٔ ۳۹۴: شب فراق ز صبحم خبر چه می پرسی 320غزل شمارهٔ ۳۹۵: دیده ام از تو بلایی که ندیدست ...321غزل شمارهٔ ۳۹۶: تا کی بکنج صبر جگر خون کند کس ...322غزل شمارهٔ ۳۹۷: چند از بلای هجر جگر خون کند ک ...323غزل شمارهٔ ۳۹۸: بس که جانها همه شد صرف تو جان ...324غزل شمارهٔ ۳۹۹: زهی شراب لبت مایه طربناکی 325غزل شمارهٔ ۴۰۰: آخر، ای شوخ، دل از جور تو غمگ ...326غزل شمارهٔ ۴۰۱: جان من در فرقت جانان برآید کا ...327غزل شمارهٔ ۴۰۲: یار دور از صحبت اغیار بودی کا ...328غزل شمارهٔ ۴۰۳: با تو از اول نبودی آشنایی کاش ...329غزل شمارهٔ ۴۰۴: ای گلستان جمالت در کمال خرمی 330غزل شمارهٔ ۴۰۵: اگر بلطف بخوانی وگر بجور بران ...331غزل شمارهٔ ۴۰۶: تو از من فارغ و من از تو دارم ...332غزل شمارهٔ ۴۰۷: چه حاجتست که گه خشم و گه عتاب ...333غزل شمارهٔ ۴۰۸: ز روی ناز و حیا منعم از نیاز ...334غزل شمارهٔ ۴۰۹: چه شد که جانب اهل وفا گذر نکن ...335غزل شمارهٔ ۴۱۰: ناگاه اگر ز ما سخنی گوش می کن ...336غزل شمارهٔ ۴۱۱: ای که در عاشق کشی هر لحظه صد ...337غزل شمارهٔ ۴۱۲: تیر و کمان گرفته ای، سوی شکار ...338غزل شمارهٔ ۴۱۳: سوی شکار، ای بت رعنا، چه میرو ...339غزل شمارهٔ ۴۱۴: آن کف پا بر زمین حیفست، ای سر ...340غزل شمارهٔ ۴۱۵: خدا را، سوی مشتاقان نگاهی 341غزل شمارهٔ ۴۱۶: ای صد هزار چون من خاک در سرای ...342غزل شمارهٔ ۴۱۷: برهت ز رشک میرم، چو بغیر همره ...343غزل شمارهٔ ۴۱۸: چند رسوا شوم از عشق من شیدایی 344غزل شمارهٔ ۴۱۹: چون در میان خوبان رسمیست بی و ...345غزل شمارهٔ ۴۲۰: سحرگاهان که چون خورشید از منز ...346غزل شمارهٔ ۴۲۱: عشاق را حیات بجانست و جان توی ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ