کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    تو از خواری همی‌نالی نمی‌بینی عنایت‌ها

    مخواه از حق عنایت‌ها و یا کم کن شکایت‌ها

    تو را عزت همی‌باید که آن فرعون را شاید

    بده آن عشق و بستان تو چو فرعون این ولایت‌ها

    خنک جانی که خواری را به جان ز اول نهد بر سر

    پی اومید آن بختی که هست اندر نهایت‌ها

    دهان پرپست می‌خواهی مزن سرنای دولت را

    نتاند خواندن مقری دهان پرپست آیت‌ها

    ازان دریا هزاران شاخ شد هر سوی و جویی شد

    به باغ جان هر خلقی کند آن جو کفایت‌ها

    دلا منگر به هر شاخی که در تنگی فرومانی

    به اول بنگر و آخر که جمع آیند غایت‌ها

    اگر خوکی فتد در مشک و آدم زاد در سرگین

    رود هر یک به اصل خود ز ارزاق و کفایت‌ها

    سگ گرگین این در به ز شیران همه عالم

    که لاف عشق حق دارد و او داند وقایت‌ها

    تو بدنامی عاشق را منه با خواری دونان

    که هست اندر قفای او ز شاه عشق رایت‌ها

    چو دیگ از زر بود او را سیه رویی چه غم آرد

    که از جانش همی‌تابد به هر زخمی حکایت‌ها

    تو شادی کن ز شمس الدین تبریزی و از عشقش

    که از عشقش صفا یابی و از لطفش حمایت‌ها

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha