کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بهار آمد بهار آمد سلام آورد مستان را

    از آن پیغامبر خوبان پیام آورد مستان را

    زبان سوسن از ساقی کرامت‌های مستان گفت

    شنید آن سرو از سوسن قیام آورد مستان را

    ز اول باغ در مجلس نثار آورد آنگه نقل

    چو دید از لاله کوهی که جام آورد مستان را

    ز گریه ابر نیسانی دم سرد زمستانی

    چه حیلت کرد کز پرده به دام آورد مستان را

    سقاهم ربهم خوردند و نام و ننگ گم کردند

    چو آمد نامه ساقی چه نام آورد مستان را

    درون مجمر دل‌ها سپند و عود می‌سوزد

    که سرمای فراق او زکام آورد مستان را

    درآ در گلشن باقی برآ بر بام کان ساقی

    ز پنهان خانه غیبی پیام آورد مستان را

    چو خوبان حله پوشیدند درآ در باغ و پس بنگر

    که ساقی هر چه درباید تمام آورد مستان را

    که جان‌ها را بهار آورد و ما را روی یار آورد

    ببین کز جمله دولت‌ها کدام آورد مستان را

    ز شمس الدین تبریزی به ناگه ساقی دولت

    به جام خاص سلطانی مدام آورد مستان را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha