کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    گوش من منتظر پیام تو را

    جان به جان جسته یک سلام تو را

    در دلم خون شوق می‌جوشد

    منتظر بوی جوش جام تو را

    ای ز شیرینی و دلاویزی

    دانه حاجت نبوده دام تو را

    کرده شاهان نثار تاج و کمر

    مر قبای کمین غلام تو را

    ز اول عشق من گمان بردم

    که تصور کنم ختام تو را

    سلسله‌ام کن به پای اشتر بند

    من طمع کی کنم سنام تو را

    آنک شیری ز لطف تو خوردست

    مرگ بیند یقین فطام تو را

    به حق آن زبان کاشف غیب

    که به گوشم رسان پیام تو را

    به حق آن سرای دولت بخش

    بنمایم ز دور بام تو را

    گر سر از سجده تو سود کند

    چه زیانست لطف عام تو را

    شمس تبریز این دل آشفته

    بر جگر بسته است نام تو را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha