کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    کار من اینست که کاریم نیست

    عاشقم از عشق تو عاریم نیست

    تا که مرا شیر غمت صید کرد

    جز که همین شیر شکاریم نیست

    در تک این بحر چه خوش گوهری

    که مثل موج قراریم نیست

    بر لب بحر تو مقیمم مقیم

    مست لبم گر چه کناریم نیست

    وقف کنم اشکم خود بر میت

    کز می تو هیچ خماریم نیست

    می‌رسدم باده تو ز آسمان

    منت هر شیره فشاریم نیست

    باده‌ات از کوه سکونت برد

    عیب مکن زان که وقاریم نیست

    ملک جهان گیرم چون آفتاب

    گر چه سپاهی و سواریم نیست

    می‌کشم از مصر شکر سوی روم

    گر چه شتربان و قطاریم نیست

    گر چه ندارم به جهان سروری

    دردسر بیهده باریم نیست

    بر سر کوی تو مرا خانه گیر

    کز سر کوی تو گذاریم نیست

    همچو شکر با گلت آمیختم

    نیست عجب گر سر خاریم نیست

    قطب جهانی همه را رو به توست

    جز که به گرد تو دواریم نیست

    خویش من آنست که از عشق زاد

    خوشتر از این خویش و تباریم نیست

    چیست فزون از دو جهان شهر عشق

    بهتر از این شهر و دیاریم نیست

    گر ننگارم سخنی بعد از این

    نیست از آن رو که نگاریم نیست

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha