کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خانه دل باز کبوتر گرفت

    مشغله و بقر بقو درگرفت

    غلغل مستان چو به گردون رسید

    کرکس زرین فلک پر گرفت

    بوطربون گشت مه و مشتری

    زهره مطرب طرب از سر گرفت

    خالق ارواح ز آب و ز گل

    آینه‌ای کرد و برابر گرفت

    ز آینه صد نقش شد و هر یکی

    آنچ مر او راست میسر گرفت

    هر که دلی داشت به پایش فتاد

    هر که سر او سر منبر گرفت

    خرمن ارواح نهایت نداشت

    مورچه‌ای چیز محقر گرفت

    گر ز تو پر گشت جهان همچو برف

    نیست شوی چون تف خود درگرفت

    نیست شو ای برف و همه خاک شو

    بنگر کاین خاک چه زیور گرفت

    خاک به تدریج بدان جا رسید

    کز فر او هر دو جهان فر گرفت

    بس که زبان این دم معزول شد

    بس که جهان جان سخنور گرفت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha