به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
گر جام سپهر زهرپیماست
آن در لب عاشقان چو حلواست
زین واقعه گر ز جای رفتی
از جای برو که جای این جاست
مگریز ز سوز عشق زیرا
جز آتش عشق دود و سوداست
دودت نپزد کند سیاهت
در پختنت آتشست کاستاست
پروانه که گرد دود گردد
دودآلودست و خام و رسواست
از خانه و مان به یاد ناید
آن را که چنین سفر مهیاست
از شهر مگو که در بیابان
موسیست رفیق من و سلواست
صحبت چه کنی که در سقیمی
هر لحظه طبیب تو مسیحاست
دلتنگ خوشم که در فراخی
هر مسخره را رهست و گنجاست
چون خانه دل ز غم شود تنگ
در وی شه دلنواز تنهاست
دل تنگ بود جز او نگنجد
تنگی دلم امان و غوغاست
دندان عدو ز ترس کندست
پس روترشی رهایی ماست
خاموش که بحر اگر ترش روست
هم معدن گوهرست و دریاست
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.