کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    هله ای آنک بخوردی سحری باده که نوشت

    هله پیش آ که بگویم سخن راز به گوشت

    می روح آمد نادر رو از آن هم بچش آخر

    که به یک جرعه بپرد همه طراری و هوشت

    چو از این هوش برستی به مساقات و به مستی

    دهدت صد هش دیگر کرم باده فروشت

    چو در اسرار درآیی کندت روح سقایی

    به فلک غلغله افتد ز هیاهوی و خروشت

    بستان باده دیگر جز از آن احمر و اصفر

    کندت خواجه معنی برهاند ز نقوشت

    دهد آن کان ملاحت قدحی وقت صباحت

    به از آن صد قدح می که بخوردی شب دوشت

    تو اگرهای نگویی و اگر هوی نگویی

    همه اموات و جمادات بجوشند ز جوشت

    چو در آن حلقه بگنجی زبر معدن و گنجی

    هوس کسب بیفتد ز دل مکسبه کوشت

    تو که از شر اعادی به دو صد چاه فتادی

    برهانید به آخر کرم مظلمه پوشت

    همه آهنگ لقا کن خمش و صید رها کن

    به خموشیت میسر شود این صید وحوشت

    تو دهان را چو ببندی خمشی را بپسندی

    کشش و جذب ندیمان نگذارند خموشت

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha