کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بده یک جام ای پیر خرابات

    مگو فردا که فی التأخیر آفات

    به جای باده درده خون فرعون

    که آمد موسی جانم به میقات

    شراب ما ز خون خصم باشد

    که شیران را ز صیادیست لذات

    چه پرخونست پوز و پنجه شیر

    ز خون ما گرفتست این علامات

    نگیرم گور و نی هم خون انگور

    که من از نفی مستم نی ز اثبات

    چو بازم گرد صید زنده گردم

    نگردم همچو زاغان گرد اموات

    بیا ای زاغ و بازی شو به همت

    مصفا شو ز زاغی پیش مصفات

    بیفشان وصف‌های باز را هم

    مجردتر شو اندر خویش چون ذات

    نه خاکست این زمین طشتیست پرخون

    ز خون عاشقان و زخم شهمات

    خروسا چند گویی صبح آمد

    نماید صبح را خود نور مشکات

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha