کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چرخ فلک با همه کار و کیا

    گرد خدا گردد چون آسیا

    گرد چنین کعبه کن ای جان طواف

    گرد چنین مایده گرد ای گدا

    بر مثل گوی به میدانش گرد

    چونک شدی سرخوش بی‌دست و پا

    اسب و رخت راست بر این شه طواف

    گر چه بر این نطع روی جا به جا

    خاتم شاهیت در انگشت کرد

    تا که شوی حاکم و فرمانروا

    هر که به گرد دل آرد طواف

    جان جهانی شود و دلربا

    همره پروانه شود دلشده

    گردد بر گرد سر شمع‌ها

    زانک تنش خاکی و دل آتشی‌ست

    میل سوی جنس بود جنس را

    گرد فلک گردد هر اختری

    زانک بود جنس صفا با صفا

    گرد فنا گردد جان فقیر

    بر مثل آهن و آهن ربا

    زانک وجودست فنا پیش او

    شسته نظر از حول و از خطا

    مست همی‌کرد وضو از کمیز

    کز حدثم بازرهان ربنا

    گفت نخستین تو حدث را بدان

    کژمژ و مقلوب نباید دعا

    زانک کلیدست و چو کژ شد کلید

    وا شدن قفل نیابی عطا

    خامش کردم همگان برجهید

    قامت چون سرو بتم زد صلا

    خسرو تبریز شهم شمس دین

    بستم لب را تو بیا برگشا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha