مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۲۶۰: چرخ فلک با همه کار و کیا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چرخ فلک با همه کار و کیا گرد خدا گردد چون آسیا گرد چنین کعبه کن ای جان طواف گرد چنین مایده گرد ای گدا بر مثل گوی به میدانش گرد چونک شدی سرخوش بی دست و پا اسب و رخت راست بر این شه طواف گر چه بر این نطع روی جا به جا خاتم شاهیت در انگشت کرد تا که شوی حاکم و فرمانروا هر که به گرد دل آرد طواف جان جهانی شود و دلربا همره پروانه شود دلشده گردد بر گرد سر شمع ها زانک تنش خاکی و دل آتشی ست میل سوی جنس بود جنس را گرد فلک گردد هر اختری زانک بود جنس صفا با صفا گرد فنا گردد جان فقیر بر مثل آهن و آهن ربا زانک وجودست فنا پیش او شسته نظر از حول و از خطا مست همی کرد وضو از کمیز کز حدثم بازرهان ربنا گفت نخستین تو حدث را بدان کژمژ و مقلوب نباید دعا زانک کلیدست و چو کژ شد کلید وا شدن قفل نیابی عطا خامش کردم همگان برجهید قامت چون سرو بتم زد صلا خسرو تبریز شهم شمس دین بستم لب را تو بیا برگشا مولانا بلخی