کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    دل و جان را در این حضرت بپالا

    چو صافی شد رود صافی به بالا

    اگر خواهی که ز آب صاف نوشی

    لب خود را به هر دردی میالا

    از این سیلاب درد او پاک ماند

    که جانبازست و چست و بی‌مبالا

    نپرد عقل جزوی زین عقیله

    چو نبود عقل کل بر جزو لالا

    نلرزد دست وقت زر شمردن

    چو بازرگان بداند قدر کالا

    چه گرگینست وگر خارست این حرص

    کسی خود را بر این گرگین ممالا

    چو شد ناسور بر گرگین چنین گر

    طلی سازش به ذکر حق تعالا

    اگر خواهی که این در باز گردد

    سوی این در روان و بی‌ملال آ

    رها کن صدر و ناموس و تکبر

    میان جان بجو صدر معلا

    کلاه رفعت و تاج سلیمان

    به هر کل کی رسد حاشا و کلا

    خمش کردم سخن کوتاه خوشتر

    که این ساعت نمی‌گنجد علالا

    جواب آن غزل که گفت شاعر

    بقایی شاء لیس هم ارتحالا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha