کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    خدمت شمس حق و دین یادگارت ساقیا

    باده گردان چیست آخر داردارت ساقیا

    ساقی گلرخ ز می این عقل ما را خار نه

    تا بگردد جمله گل این خارخارت ساقیا

    جام چون طاووس پران کن به گرد باغ بزم

    تا چو طاووسی شود این زهر و مارت ساقیا

    کار را بگذار می را بار کن بر اسب جام

    تا ز کیوان بگذرد این کار و بارت ساقیا

    تا تو باشی در عزیزی‌ها به بند خود دری

    می‌کند ای سخت جان خاکی خوارت ساقیا

    چشمه رواق می را نحل بگشا سوی عیش

    تا ز چشمه می‌شود هر چشم و چارت ساقیا

    عقل نامحرم برون ران تو ز خلوت زان شراب

    تا نماید آن صنم رخسار نارت ساقیا

    بیخودی از می بگیر و از خودی رو بر کنار

    تا بگیرد در کنار خویش یارت ساقیا

    تو شوی از دست بینی عیش خود را بر کنار

    چون بگیرد در بر سیمین کنارت ساقیا

    گاه تو گیری به بر در یار را از بیخودی

    چونک بیخودتر شدی گیرد کنارت ساقیا

    از می تبریز گردان کن پیاپی رطل‌ها

    تا ببرد تارهای چنگ عارت ساقیا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha