کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چو مرا به سوی زندان بکشید تن ز بالا

    ز مقربان حضرت بشدم غریب و تنها

    به میان حبس ناگه قمری مرا قرین شد

    که فکند در دماغم هوسش هزار سودا

    همه کس خلاص جوید ز بلا و حبس من نی

    چه روم چه روی آرم به برون و یار این جا

    که به غیر کنج زندان نرسم به خلوت او

    که نشد به غیر آتش دل انگبین مصفا

    نظری به سوی خویشان نظری برو پریشان

    نظری بدان تمنا نظری بدین تماشا

    چو بود حریف یوسف نرمد کسی چو دارد

    به میان حبس بستان و که خاصه یوسف ما

    بدود به چشم و دیده سوی حبس هر کی او را

    ز چنین شکرستانی برسد چنین تقاضا

    من از اختران شنیدم که کسی اگر بیابد

    اثری ز نور آن مه خبری کنید ما را

    چو بدین گهر رسیدی رسدت که از کرامت

    بنهی قدم چو موسی گذری ز هفت دریا

    خبرش ز رشک جان‌ها نرسد به ماه و اختر

    که چو ماه او برآید بگدازد آسمان‌ها

    خجلم ز وصف رویش به خدا دهان ببندم

    چه برد ز آب دریا و ز بحر مشک سقا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha