کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیدار کنید مستیان را

    از بهر نبیذ همچو جان را

    ای ساقی باده بقایی

    از خم قدیم گیر آن را

    بر راه گلو گذر ندارد

    لیکن بگشاید او زبان را

    جان را تو چو مشک ساز ساقی

    آن جان شریف غیب دان را

    پس جانب آن صبوحیان کش

    آن مشک سبک دل گران را

    وز ساغرهای چشم مستت

    درده تو فلان بن فلان را

    از دیده به دیده باده‌ای ده

    تا خود نشود خبر دهان را

    زیرا ساقی چنان گذارد

    اندر مجلس می نهان را

    بشتاب که چشم ذره ذره

    جویا گشتست آن عیان را

    آن نافه مشک را به دست آر

    بشکاف تو ناف آسمان را

    زیرا غلبات بوی آن مشک

    صبری بنهشت یوسفان را

    چون نامه رسید سجده‌ای کن

    شمس تبریز درفشان را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha