مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۱۳۰: بیدار کنید مستیان را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بیدار کنید مستیان را از بهر نبیذ همچو جان را ای ساقی باده بقایی از خم قدیم گیر آن را بر راه گلو گذر ندارد لیکن بگشاید او زبان را جان را تو چو مشک ساز ساقی آن جان شریف غیب دان را پس جانب آن صبوحیان کش آن مشک سبک دل گران را وز ساغرهای چشم مستت درده تو فلان بن فلان را از دیده به دیده باده ای ده تا خود نشود خبر دهان را زیرا ساقی چنان گذارد اندر مجلس می نهان را بشتاب که چشم ذره ذره جویا گشتست آن عیان را آن نافه مشک را به دست آر بشکاف تو ناف آسمان را زیرا غلبات بوی آن مشک صبری بنهشت یوسفان را چون نامه رسید سجده ای کن شمس تبریز درفشان را مولانا بلخی