کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    ای از نظرت مست شده اسم و مسما

    ای یوسف جان گشته ز لب‌های شکرخا

    ما را چه از آن قصه که گاو آمد و خر رفت

    هین وقت لطیفست از آن عربده بازآ

    ای شاه تو شاهی کن و آراسته کن بزم

    ای جان ولی نعمت هر وامق و عذرا

    هم دایه جان‌هایی و هم جوی می و شیر

    هم جنت فردوسی و هم سدره خضرا

    جز این بنگوییم وگر نیز بگوییم

    گویید خسیسان که محالست و علالا

    خواهی که بگویم بده آن جام صبوحی

    تا چرخ به رقص آید و صد زهره زهرا

    هر جا ترشی باشد اندر غم دنیی

    می‌غرد و می‌برد از آن جای دل ما

    برخیز بخیلانه در خانه فروبند

    کان جا که تویی خانه شود گلشن و صحرا

    این مه ز کجا آمد وین روی چه رویست

    این نور خداییست تبارک و تعالی

    هم قادر و هم قاهر و هم اول و آخر

    اول غم و سودا و به آخر ید بیضا

    هر دل که نلرزیدت و هر چشم که نگریست

    یا رب خبرش ده تو از این عیش و تماشا

    تا شید برآرد وی و آید به سر کوی

    فریاد برآرد که تمنیت تمنا

    نگذاردش آن عشق که سر نیز بخارد

    شاباش زهی سلسله و جذب و تقاضا

    در شهر چو من گول مگر عشق ندیدست

    هر لحظه مرا گیرد این عشق ز بالا

    هر داد و گرفتی که ز بالاست لطیفست

    گر حاذق جدست وگر عشوه تیبا

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha