کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    جانا سر تو یارا مگذار چنین ما را

    ای سرو روان بنما آن قامت بالا را

    خرم کن و روشن کن این مفرش خاکی را

    خورشید دگر بنما این گنبد خضرا را

    رهبر کن جان‌ها را پرزر کن کان‌ها را

    در جوش و خروش آور از زلزله دریا را

    خورشید پناه آرد در سایه اقبالت

    آری چه توان کردن آن سایه عنقا را

    مغزی که بد اندیشد آن نقص بسست ای جان

    سودای بپوسیده پوسیده سودا را

    هم رحمت رحمانی هم مرهم و درمانی

    درده تو طبیبانه آن دافع صفرا را

    تو بلبل گلزاری تو ساقی ابراری

    تو سرده اسراری هم بی‌سر و بی‌پا را

    یا رب که چه داری تو کز لطف بهاری تو

    در کار درآری تو سنگ و که خارا را

    افروخته نوری انگیخته شوری

    ننشاند صد طوفان آن فتنه و غوغا را

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha