مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حروف الف تا خ
غزل شمارهٔ ۸۷: جانا سر تو یارا مگذار چنین ما را
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جانا سر تو یارا مگذار چنین ما را ای سرو روان بنما آن قامت بالا را خرم کن و روشن کن این مفرش خاکی را خورشید دگر بنما این گنبد خضرا را رهبر کن جان ها را پرزر کن کان ها را در جوش و خروش آور از زلزله دریا را خورشید پناه آرد در سایه اقبالت آری چه توان کردن آن سایه عنقا را مغزی که بد اندیشد آن نقص بسست ای جان سودای بپوسیده پوسیده سودا را هم رحمت رحمانی هم مرهم و درمانی درده تو طبیبانه آن دافع صفرا را تو بلبل گلزاری تو ساقی ابراری تو سرده اسراری هم بی سر و بی پا را یا رب که چه داری تو کز لطف بهاری تو در کار درآری تو سنگ و که خارا را افروخته نوری انگیخته شوری ننشاند صد طوفان آن فتنه و غوغا را مولانا بلخی