کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    مسلمانان مسلمانان چه باید گفت یاری را

    که صد فردوس می‌سازد جمالش نیم خاری را

    مکان‌ها بی‌مکان گردد زمین‌ها جمله کان گردد

    چو عشق او دهد تشریف یک لحظه دیاری را

    خداوندا زهی نوری لطافت بخش هر حوری

    که آب زندگی سازد ز روی لطف ناری را

    چو لطفش را بیفشارد هزاران نوبهار آرد

    چه نقصان گر ز غیرت او زند برهم بهاری را

    جمالش آفتاب آمد جهان او را نقاب آمد

    ولیکن نقش کی بیند به جز نقش و نگاری را

    جمال گل گواه آمد که بخشش‌ها ز شاه آمد

    اگر چه گل بنشناسد هوای سازواری را

    اگر گل را خبر بودی همیشه سرخ و تر بودی

    ازیرا آفتی ناید حیات هوشیاری را

    به دست آور نگاری تو کز این دستست کار تو

    چرا باید سپردن جان نگاری جان سپاری را

    ز شمس الدین تبریزی منم قاصد به خون ریزی

    که عشقی هست در دستم که ماند ذوالفقاری ر

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha