به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید

منوی دسترسی

کتابخانه دیجیتال

جامی هروی

جامی هرویغزلیاتشمارهٔ ۶۵: راهت از دیده رفتنم هوس است

2010عکس بساز

با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

راهت از دیده رفتنم هوس است

سر به راه تو خفتنم هوس است

هر شبی بر خیال مقدم تو

خانه دیده رفتنم هوس است

نیست سر دلم بجز هوست

لیکن این سر نهفتنم هوس است

خواهمت از لطیفه لب خندان

لعل سیراب سفتنم هوس است

بی جمالت چو غنچه تنگدلم

با تو چون گل شکفتنم هوس است

ناسزایم مکن حواله به کس

کز زبانت شنفتنم هوس است

هست در حال خویش جامی لال

حال او با تو گفتنم هوس است

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید

فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

1شمارهٔ ۶۴: نماند جا که تر از ابر دیده ما نیست 2شمارهٔ ۶۵: راهت از دیده رفتنم هوس است 3شمارهٔ ۶۶: ای خوش آن عاشق که با یار خود است 4شمارهٔ ۶۷: خیال لعل لبت با صفای سینه خوش است 5شمارهٔ ۶۸: چو نقشبند ازل نخل دلربای تو بست 6شمارهٔ ۶۹: منم که دعوی عشق تو رسم و راه من اس ...7شمارهٔ ۷۰: طالب علم نظر شو خود جز این تحصیل چ ...8شمارهٔ ۷۱: باز عید آمد و مهر از دهن خم برخاست 9شمارهٔ ۷۲: آن چه نور است که از وادی بطحا برخا ...10شمارهٔ ۷۳: جز مرغ غمت کرده به دل خانه کسی نیس ...11شمارهٔ ۷۴: ساقیا دور فلک منشور عید آورده است 12شمارهٔ ۷۵: تا کی از شوق لبت تشنه جگر خواهم زی ...13شمارهٔ ۷۶: مه که از خجلت آن شمع شکرلب بگریخت 14شمارهٔ ۷۷: منجم می کند از ماه و خور بحث 15شمارهٔ ۷۸: آن مه که یافت امشب ازو عیش ما رواج 16شمارهٔ ۷۹: ز لعلت آن ز وی قدر شکر هیچ 17شمارهٔ ۸۰: برآفتاب سلسله پرشکن مپیچ 18شمارهٔ ۸۱: سر درگلیم تن شبم آمد به گوش روح 19شمارهٔ ۸۲: ای صیقل جبین تو داده جلای روح 20شمارهٔ ۸۳: نهاده سر به رخت زلف عنبرین گستاخ 21شمارهٔ ۸۴: قامتت نیزه و رخسار تو ای عشوه پسند 22شمارهٔ ۸۵: باغبان می خواست برد شاخی از سرو بل ...23شمارهٔ ۸۶: زهی جمال تو خورشید آسمان شهود 24شمارهٔ ۸۷: سر زلفت گره بر کار من زد 25شمارهٔ ۸۸: چو می دم با لب جانان من زد 26شمارهٔ ۸۹: سحرگاهان که از باد صبا بوی بهاران ...27شمارهٔ ۹۰: نظاره جمال تو بیهوشی آورد 28شمارهٔ ۹۱: خط تو خضر را به سیه پوشی آورد 29شمارهٔ ۹۲: غمت از دل به رخم اشک جگرگون آرد 30شمارهٔ ۹۳: دل که در باغ ز هر گل غم یارش گیرد 31شمارهٔ ۹۴: خوشا بادی که ره سوی تو گیرد 32شمارهٔ ۹۵: لبت دل دزد و من از وی شکر دزد 33شمارهٔ ۹۶: رقیب کیست که بوسه به خاک پات دهد 34شمارهٔ ۹۷: آمد نسیم و رایحه مشکبار داد 35شمارهٔ ۹۸: در دیار مصر اگر یوسف رخی پیدا شود 36شمارهٔ ۹۹: تیر مژگان کان دو چشم خوابناک انداخ ...37شمارهٔ ۱۰۰: دلم ز هجر رخت رو به کلبه غم کرد 38شمارهٔ ۱۰۱: نرگس آسا چو سر از خاک بدر خواهم ک ...39شمارهٔ ۱۰۲: عشرت خسرو و شیرین سحرم یاد آید 40شمارهٔ ۱۰۳: شبم ز مرغ چمن این نوا به گوش آمد 41شمارهٔ ۱۰۴: خطت از لعل آتشگون برآمد 42شمارهٔ ۱۰۵: به بزم گل ز لبت جام را چو کام بر ...43شمارهٔ ۱۰۶: یار به کف ساغر شراب درآمد 44شمارهٔ ۱۰۷: رخنه ز غم در دل خراب درآمد 45شمارهٔ ۱۰۸: گهی که از درم آن ترک شوخ شنگ درآی ...46شمارهٔ ۱۰۹: هر آفتاب که از مطلع جمال برآید 47شمارهٔ ۱۱۰: پریوشی که به رخ رسم دلبری داند 48شمارهٔ ۱۱۱: دلم به ماه تمام از رخت عبارت کرد 49شمارهٔ ۱۱۲: ای خوش آنان که خم طره یاری گیرند 50شمارهٔ ۱۱۳: باده چون بی غش و ساقی چو پریوش با ...51شمارهٔ ۱۱۴: سفر خوش است اگر یار همسفر باشد 52شمارهٔ ۱۱۵: ز بس آه غمت زین جان آتشناک خواهم ...53شمارهٔ ۱۱۶: چو ترک سرکشم بر عزم میدان پشت زین ...54شمارهٔ ۱۱۷: چون صبا شانه درآن طره خم در خم زد 55شمارهٔ ۱۱۸: هر شیشه می با تو چو در محفلم افتد 56شمارهٔ ۱۱۹: به باغ لاله و گل رونق بهارانند 57شمارهٔ ۱۲۰: صبحدم دردکشان نقب به میخانه زدند 58شمارهٔ ۱۲۱: آن که تیغ مهر او در سینه صد چاکم ...59شمارهٔ ۱۲۲: دل دید لبت وز دو جهان بی خبر افتا ...60شمارهٔ ۱۲۳: برهنگان چمن باز سبزپوش شدند 61شمارهٔ ۱۲۴: چو رند خط به حریفان دردخواره نویس ...62شمارهٔ ۱۲۵: خوبرویان جهان رسم وفا نشناسند 63شمارهٔ ۱۲۶: بر دل عاشق چو زخم از نشتر خاری رس ...64شمارهٔ ۱۲۷: دوستان از ناله زارم صدایی بشنوید 65شمارهٔ ۱۲۸: منم امروز حریف قدح آشامی چند 66شمارهٔ ۱۲۹: چو خندان جام می کام از لب لعل تو ...67شمارهٔ ۱۳۰: گر روی بی تو مرا داغ جگر تازه شود 68شمارهٔ ۱۳۱: چون رسوم شاهی از دور فلک بنیاد شد 69شمارهٔ ۱۳۲: دی چو به بوستان تو را جا به کنار ...70شمارهٔ ۱۳۳: بر سر از چتر مرصع سایه ات می گستر ...71شمارهٔ ۱۳۴: ز آب حیات مشک خطا را سرشته اند 72شمارهٔ ۱۳۵: اشکم به گلو گر ره فریاد نبندد 73شمارهٔ ۱۳۶: بر لبم تا نفسی می رود و می آید 74شمارهٔ ۱۳۷: چو یار زلف معنبر نبندد و نگشاید 75شمارهٔ ۱۳۸: حیفم آید ز خدنگ تو که بر خاک افتد 76شمارهٔ ۱۳۹: دل خون و جگر پرخون بار دگرم شب شد 77شمارهٔ ۱۴۰: عاشقان از خطت چو یاد کنند 78شمارهٔ ۱۴۱: از سرو قدت کج نظران را چه گشاید 79شمارهٔ ۱۴۲: هر شبم بی تو به صد غم بگذرد 80شمارهٔ ۱۴۳: کی بود کی که شب محنت من روز شود 81شمارهٔ ۱۴۴: از تنت گر قبا گشاده شود 82شمارهٔ ۱۴۵: رخت که بر مه رخشان خطی ز نیل کشید 83شمارهٔ ۱۴۶: مدت رفتن آن مه به سفر دیر کشید 84شمارهٔ ۱۴۷: کس رخت را چو گل نظاره نکرد 85شمارهٔ ۱۴۸: چون قدح کز شراب پر گردد 86شمارهٔ ۱۴۹: داغ هجرم لب خشک از مژه تر می سازد 87شمارهٔ ۱۵۰: دلم از رشک صبا می لرزد 88شمارهٔ ۱۵۱: رخ نمودی صفا همین باشد 89شمارهٔ ۱۵۲: دل تو غیر جفا نپسندد 90شمارهٔ ۱۵۳: مست چشمت شراب را چه کند 91شمارهٔ ۱۵۴: زان بت آزری خبر که دهد 92شمارهٔ ۱۵۵: ز ایام خرمی نفس دیگرم نماند 93شمارهٔ ۱۵۶: چو از تن تیر تو جان را بدزدد 94شمارهٔ ۱۵۷: ماهی چو رخت فلک ندارد 95شمارهٔ ۱۵۸: معاشران چو می لعل در پیاله کنند 96شمارهٔ ۱۵۹: با تو یکجا نمی توانم بود 97شمارهٔ ۱۶۰: زان شست و شو که در چمن از ژاله می ...98شمارهٔ ۱۶۱: دل باز سراسیمه سیمین ذقنی شد 99شمارهٔ ۱۶۲: مرا بر نوک مژگان بس که خون دل جگر ...100شمارهٔ ۱۶۳: سرت ز عارضه دهر دردمند مباد 101شمارهٔ ۱۶۴: بیا که قاصد فرخنده پی ز راه رسید 102شمارهٔ ۱۶۵: گریه تلخ من از خنده آن لب نگرید 103شمارهٔ ۱۶۶: خشتی که روز مرگ مرا زیر سر نهند 104شمارهٔ ۱۶۷: رقم می زد قلم وصف لب لعل تو بر کا ...105شمارهٔ ۱۶۸: قدت سرویست جانا سایه پرور 106شمارهٔ ۱۶۹: عید شد و اندر کنار و بوسه با هم ه ...107شمارهٔ ۱۷۰: ای به نظاره کرده رو موکب ماه من ن ...108شمارهٔ ۱۷۱: گر کنی سایه ام ای سرو خرامان بر س ...109شمارهٔ ۱۷۲: به رخسار و جبین و روی و عارض بردی ...110شمارهٔ ۱۷۳: فصل دی کوته بود ساقی برای عیش روز 111شمارهٔ ۱۷۴: ندارم دریغ از غمت هیچ چیز 112شمارهٔ ۱۷۵: من به خون غرق و لب لعل تو در خنده ...113شمارهٔ ۱۷۶: آید به برم چون تو نگاری نه و هرگز 114شمارهٔ ۱۷۷: در لطف بود گل ز تو افزون نه و هرگ ...115شمارهٔ ۱۷۸: یا به شمشیر جفا در جگرم چاک انداز 116شمارهٔ ۱۷۹: آن سروناز کیست نهاده کلاه کژ 117شمارهٔ ۱۸۰: چو دید اشک روان مرا ستاره شناس 118شمارهٔ ۱۸۱: خنده ای زد لب تو بر من گریان که م ...119شمارهٔ ۱۸۲: منم امروز و حالتی که مپرس 120شمارهٔ ۱۸۳: دل سپردم به دلبری که مپرس 121شمارهٔ ۱۸۴: لطافت لب او بین و از زلال مپرس 122شمارهٔ ۱۸۵: تیر باران رسد از قوس قزح بر نرگس 123شمارهٔ ۱۸۶: تا به چشمت شده در ناز برابر نرگس 124شمارهٔ ۱۸۷: مشو فریفته حسن صورت ای درویش 125شمارهٔ ۱۸۸: آشیان می سازد از خس بلبل بی صبر و ...126شمارهٔ ۱۸۹: چون نهفتی آن دو رخ بگشا لب خندان ...127شمارهٔ ۱۹۰: نگار من که باشد خانه از کوی وفا د ...128شمارهٔ ۱۹۱: خوشا منازل سلمی و ربع و اطلالش 129شمارهٔ ۱۹۲: خط عنبرین بر شکر مکش 130شمارهٔ ۱۹۳: دم زد دل از سر غمت از سرزنش خون ک ...131شمارهٔ ۱۹۴: ای چو گلبرگ طری عارض زیبای تو خوش 132شمارهٔ ۱۹۵: ای به سرم دمبدم تیغ جفای تو خوش 133شمارهٔ ۱۹۶: نازنینا یک شبی با عاشقان دمساز با ...134شمارهٔ ۱۹۷: چمن کامسال بینی ناامید از فیض بار ...135شمارهٔ ۱۹۸: نه به لطف از ستم دوست توان یافت خ ...136شمارهٔ ۱۹۹: چو خوش دمیده تو را خط به گرد آن ع ...137شمارهٔ ۲۰۰: چون نسخه جمال تو خالیست از غلط 138شمارهٔ ۲۰۱: دلم که بی تو ز هیچ آرزو ندارد حظ 139شمارهٔ ۲۰۲: زآتش عشقت علم زد رشته جانم چو شمع 140شمارهٔ ۲۰۳: عمرها آن که به سویم گذری داشت دری ...141شمارهٔ ۲۰۴: کجا شد آنکه ز بغداد مستقر سلف 142شمارهٔ ۲۰۵: صوفی شهر آن به انواع فضایل متصف 143شمارهٔ ۲۰۶: حشمت میفروش بین بر در او ز هر طرف 144شمارهٔ ۲۰۷: شب نهان آن مستم از بالای سر بگذشت ...145شمارهٔ ۲۰۸: دنت منازل من کنت منه بالاشواق 146شمارهٔ ۲۰۹: به خود گمان من آن بود در بدایت عش ...147شمارهٔ ۲۱۰: بیا ساقی بیار آن باده پاک 148شمارهٔ ۲۱۱: مراست بی رخ تو شادیی به غم نزدیک 149شمارهٔ ۲۱۲: شکر آمد ز خنده تو به تنگ 150شمارهٔ ۲۱۳: از در بسته و دیوار بلند تو به تنگ 151شمارهٔ ۲۱۴: هرکس آرد دامن صلحت به چنگ 152شمارهٔ ۲۱۵: مصطفایی به صفای دو رخ و لعل تو آل 153شمارهٔ ۲۱۶: بیا که فصل بهار است و محتسب معزول 154شمارهٔ ۲۱۷: در دهانت شک است و آن دو سه خال 155شمارهٔ ۲۱۸: قد بدا الصبح علی اسعد فال 156شمارهٔ ۲۱۹: ای پای دل ز زلفت در عنبرین سلاسل 157شمارهٔ ۲۲۰: شراب لعل بده ساقیا که یک دو سه دم 158شمارهٔ ۲۲۱: دور از توام افتاده بر بستر درد و ...159شمارهٔ ۲۲۲: ای تنت سیم و بر و ساعد و بازو همه ...160شمارهٔ ۲۲۳: گاهی که کشی تیغ نهم گردن تسلیم 161شمارهٔ ۲۲۴: بیا کز روی ساقی وقت گل برقع براند ...162شمارهٔ ۲۲۵: ما به راه طلب وصل تو نعل افکندیم 163شمارهٔ ۲۲۶: رخصتم ده که سر زلف سیاهت گیرم 164شمارهٔ ۲۲۷: سحر به گوشه محراب زاریی کردم 165شمارهٔ ۲۲۸: من آن نیم که ز تو دست دارم و بروم 166شمارهٔ ۲۲۹: دیده پر نم ز غم زمزم و بطحا دارم 167شمارهٔ ۲۳۰: چون من بی صبر و دل خواهم که آن رو ...168شمارهٔ ۲۳۱: زان نرنجم که ز خود کرده گرانت بین ...169شمارهٔ ۲۳۲: ای پیک دوست پیش آ کت دست و پا ببو ...170شمارهٔ ۲۳۳: ندیدم از دو چشمت شوختر چشم 171شمارهٔ ۲۳۴: به ترک عاشقی ای پندگو مده پندم 172شمارهٔ ۲۳۵: یاد آن روزی که با خوبان سری می دا ...173شمارهٔ ۲۳۶: طره از روی چو مه بگشا که بگشاید د ...174شمارهٔ ۲۳۷: ای زده نوبت غمت ناله صبحگاهیم 175شمارهٔ ۲۳۸: شب از گریه چندان گهر سفته ام 176شمارهٔ ۲۳۹: به روز وصل پیاپی نمای دیدارم 177شمارهٔ ۲۴۰: کیم من که وصلت تمنا کنم 178شمارهٔ ۲۴۱: ز سیلی غمت از دیده خون همی بارم 179شمارهٔ ۲۴۲: نوازشنامه ای آورد باد از حضرت جان ...180شمارهٔ ۲۴۳: تو نازنین جوانی و من پیر ناتوان 181شمارهٔ ۲۴۴: دانی که چیست بر رخم این اشک لاله ...182شمارهٔ ۲۴۵: خدایا به آن سرو نازم رسان 183شمارهٔ ۲۴۶: به بستان می گذر وز چهره گلها را خ ...184شمارهٔ ۲۴۷: نگارا ز درماندگان یاد می کن 185شمارهٔ ۲۴۸: نگارا شبی همنشین باش با من 186شمارهٔ ۲۴۹: بیا ای شهره در عشقت به شهر حسن مش ...187شمارهٔ ۲۵۰: تیغ مژگان را به خون عشقبازان تیز ...188شمارهٔ ۲۵۱: هرگز ندیدم رسم حبیبان 189شمارهٔ ۲۵۲: ساغر مه نو باشد خالی شده مپسند آن 190شمارهٔ ۲۵۳: ای در دهن تنگت جلاب شکر پنهان 191شمارهٔ ۲۵۴: ریزد شکر لبت به خط سبز در سخن 192شمارهٔ ۲۵۵: بود خیال تو یارم چه یار بهتر ازین 193شمارهٔ ۲۵۶: دلاکرشمه آن شاه نازنینان بین 194شمارهٔ ۲۵۷: ای تو را روی وفا با دگران 195شمارهٔ ۲۵۸: خواهم ای گل که ز شوق تو بگریم چند ...196شمارهٔ ۲۵۹: شدم به صحبت پیر مغان سحرگاهان 197شمارهٔ ۲۶۰: خوش آنکه در چمن ای نازنین تو باشی ...198شمارهٔ ۲۶۱: عجب در عربده ست امروز با من ترک م ...199شمارهٔ ۲۶۲: چه کاریست خوش دل به جانان سپردن 200شمارهٔ ۲۶۳: ای ماه که می نپرسی از من 201شمارهٔ ۲۶۴: زلفت که رفت رونق مشک سیاه ازو 202شمارهٔ ۲۶۵: شد وقت گل به باده مرا طیلسان گرو 203شمارهٔ ۲۶۶: ای شده روی زمین زیر زمینم بی تو 204شمارهٔ ۲۶۷: ای ترک نازنین بشکن گوشه کلاه 205شمارهٔ ۲۶۸: بر رخت گل گل که تأثیر شراب انداخت ...206شمارهٔ ۲۶۹: بود جمله لطف آن زنخدان ساده 207شمارهٔ ۲۷۰: بر سر کویت ز من خشک استخوانی ماند ...208شمارهٔ ۲۷۱: بیا ساقی که شد با می پرستان عهد گ ...209شمارهٔ ۲۷۲: ای ز غمزه چشم تو بر جان و دل ناوک ...210شمارهٔ ۲۷۳: حلقه زلف را گشاد مده 211شمارهٔ ۲۷۴: تو پریرویی و عالم ز تو پر دیوانه 212شمارهٔ ۲۷۵: ای ز چشمم اشک خونین ریخته 213شمارهٔ ۲۷۶: یار زلف دوتا به هم بسته 214شمارهٔ ۲۷۷: گر هر حرام بودی چون باده مست کاره 215شمارهٔ ۲۷۸: دلا بین ز توبه به کارم گره 216شمارهٔ ۲۷۹: ای سر کوی تو اقلیم بلا 217شمارهٔ ۲۸۰: از صومعه آن به که به میخانه بری پ ...218شمارهٔ ۲۸۱: ای آن که گرد مه ز خط مشکین هلالی ...219شمارهٔ ۲۸۲: گل زد به باغ صبحدم اورنگ خسروی 220شمارهٔ ۲۸۳: چه عجب بود ز تو ای پسر که به حال ...221شمارهٔ ۲۸۴: با این همه کین با من بیدل که تو د ...222شمارهٔ ۲۸۵: یار شد شهرگرد و هر جایی 223شمارهٔ ۲۸۶: به شب فروخته رو خانه که می پرسی 224شمارهٔ ۲۸۷: ای که افسانه این دیده تر می پرسی 225شمارهٔ ۲۸۸: به سوی خویش مرا رخصت گذر ندهی 226شمارهٔ ۲۸۹: شنیده ام که ز من یاد می کنی گاهی 227شمارهٔ ۲۹۰: می زند راه دلم شکل سهی بالایی 228شمارهٔ ۲۹۱: داغ جفا که برکسان زآتش کین خود نه ...229شمارهٔ ۲۹۲: ای شهره در زمانه به شیرین شمایلی 230شمارهٔ ۲۹۳: هرگز ای شوخ سوی خسته دلی دیدی نی 231شمارهٔ ۲۹۴: منم به کنج خرابات عشق شیفته حالی 232شمارهٔ ۲۹۵: نگارا بر گرفتاران ببخشای 233شمارهٔ ۲۹۶: هر روز که در میدان چوگان زدن آغاز ...

نظرات

نام خود را وارد کنید

متن نظر را وارد کنید

برداشت از داده های تارنمای گنجینه فارسی با یادکرد منبع آزاد میباشد. گنجینه فارسی 1400.

طراحی سایت و بهینه سازی سایت توسط شرکت مهندسی آبی

آمارگیر وبلاگ