به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
مشو فریفته حسن صورت ای درویش
به روی شاهد معنی گشای دیده خویش
مکن به دیدن خوش قامتان به بالاروی
مباد مانی ازین کار و بار سر در پیش
ملاحت سخن عشق عاشقان دانند
نیافت چاشنی این نمک بجز دل ریش
طریق عقل رها کن که هیچ کس ننشست
به صدر قرب به تدبیر عقل دوراندیش
کجاست شحنه که تا شهر را بپردازد
ز سفلگان مسلمان نمای کافرکیش
شبان به خواب وز آن بی خبر که افتاده ست
هزار گرگ فزون در رمه به صورت میش
مده به مدرسه جامی ز سر وصل نشان
که بر فقیه نمی چسبد این سخن به سریش
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.