کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    بیا کز روی ساقی وقت گل برقع براندازیم

    ز عکس روی آن گلچهره گل در ساغر اندازیم

    چو گیرد خواب مستی نرگس آن سرو گلرخ را

    زگل بالین نهیم از فرش سبزه بستر اندازیم

    بگیریم از سر خم خشت وز لای ته می گل

    پی عشرت درین خمخانه طرحی دیگر اندازیم

    ز بانگ چنگ و لحن ارغنون و نغمه بربط

    فغان در طارم این گنبد نیلوفر اندازیم

    صدای مستی ماتا همه آفاق را گیرد

    ازین بام زمردفام این طشت زر اندازیم

    اگر عقل نصیحتگر نهد بنیاد مستوری

    به یک جرعه شراب تلخ بنیادش براندازیم

    ز محرومیست دوری از حریم مجلس مستان

    به هر حلیت توان خود را به آن مجلس دراندازیم

    ترنم می کند واعظ چو می خوش نیست بی مطرب

    بیا تا سرخوشان خود را به پای منبر اندازیم

    نیارامیم چون کشتی درین دریا ولی هر جا

    که والاگوهری یابیم آنجا لنگر اندازیم

    فضای این شکارستان پر است از صید پرورده

    چرا شبها ز همت بر شکار لاغر اندازیم

    نشاید تشنه لب رفتن سوی جنت بیا جامی

    که خود را پیش ازان از خم می در کوثر اندازیم

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha