به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
خواهم ای گل که ز شوق تو بگریم چندان
که شود غنچه گلزار امیدم خندان
بی تو عاشق چو به بستان گذرد بر لب جوی
آب زنجیر شود بر وی و بستان زندان
چین در ابرو مفکن چون ز تو حاجت طلبیم
ای خم ابروی تو قبله حاجتمندان
چه اثر آه مرا در دل سخت تو که تیر
گر چه الماس بود کم گذرد از سندان
لب لعلت چه لطیف است کزان خون بچکد
گر کند تیز بر او کس به تخیل دندان
حرص بر وصل تو پیرانه سرم تا حدیست
که به صد بوسه ز لعلت نیم از خرسندان
پیر شد جامی و شیرین پسران را پدر است
چه بلاها که کشید این پدر از فرزندان
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.