کتابخانه دیجیتال


    با دو بار کلیک روی واژه‌ها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها می‌توانید آنها را در لغتنامه ی دهخدا جستجو کنید

    چه عجب بود ز تو ای پسر که به حال ما نظری کنی

    ز سر صفا قدمی نهی به ره وفا گذری کنی

    توهمی روی و من از عقب به فغان که ازسرمرحمت

    چو رسد به گوش تو آن صدا به سوی قفانظری کنی

    چه جفا ازان بترم بود که کنی وفا به دگر کسان

    به وفای تو که نه راضیم ز جفا که با دگری کنی

    چو رسی به کلبه محنتم چه کشم به پیش تو ماحضر

    که تو نور دیده چنان نیی که نظر به ماحضری کنی

    من و دل فتاده زهم جداکرمی بود ز تو ای صبا

    که به دل ز من خبری دهی و ز دل مرا خبری کنی

    چو ز خود جدا نشدی دلا به هوای کعبه مکن سفر

    به وصال کعبه گهی رسی که ز خود جدا سفری کنی

    چو بلای جان تو جامیا نبود بغیر بتان کسی

    چو رسد بتی خرد آن بود که ازان بلا حذری کنی

شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.

کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.

توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.

یک فایل آپلود کنید
فرمت های mp3 و wav پذیرفته می شوند.

نظرات

Captcha