به تارنماری گنجینه فارسی خوش آمدید. لطفا در معرفی تارنمای گنجینه فارسی ما را یاری بفرمایید
شنیده ام که ز من یاد می کنی گاهی
خوش آن گدا که گهی یاد او کند شاهی
به ذوق چاشنی این لطیفه پی نبرد
جز از حقیقت اسرار عشق آگاهی
به جهد خود بسی احرام آن حرم بستم
ولی چه سود که ننمود دولتم راهی
ندارم از تو نصیبی جز اینکه هر ساعت
گشایم از مژه اشکی کشم ز دل آهی
نه سرو را به تو نسبت کنم نه گلبن را
کجا رسد به قدت هر دراز و کوتاهی
به آن ذقن به دل آن کس که جا همی کندت
همی کند ز برای هلاک خود چاهی
ز نیکوان دل جامی همین تو را خواهد
نبینمت چو وی از عاشقان نکو خواهی
شما می توانید این مطلب را با صدای خود ضبط کنید و برای دیگران به یادگار بگذارید.
کافی ست فایل مورد نظر را انتخاب کنید و برای ما ارسال کنید. صوت شما پس از تایید ، در سایت نمایش داده خواهد شد.
توجه داشته باشید که برای هر مطلب فقط یک فایل می توانید ارسال کنید و با هر بار ارسال ، فایل های قبلی حذف خواهند شد.